گنجور

بخش ۵۶ - من اَمَنَ بطاعته فقد خَسَر خُسراناً مبینا

روبهی پیر روبهی را گفت
کای تو با عقل و رای و دانش جفت
چابکی کن دو صد درم بستان
نامهٔ ما بدین سگان برسان
گفت اجرت فزون ز دردسر است
لیک کاری عظیم با خطر است
زین زیان چونکه جان من فرسود
درمت آنگهم چه دارد سود
ایمنی از قضایت ای الله
هست نزدیک عقل عین گناه
ایمنی کرد هر دو را بدنام
آن عزازیل و آن دگر بلعام

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روبهی پیر روبهی را گفت
کای تو با عقل و رای و دانش جفت
هوش مصنوعی: یک روباه پیر به روباه جوانی گفت: "ای تو که با فکر و دانش خود می‌توانی خوب تصمیم بگیری،"
چابکی کن دو صد درم بستان
نامهٔ ما بدین سگان برسان
هوش مصنوعی: هر چه سریع‌تر، دویست درم را بگیر و نامه ما را به این سگ‌ها برسان.
گفت اجرت فزون ز دردسر است
لیک کاری عظیم با خطر است
هوش مصنوعی: گفتی که پاداش بیشتر از مشکلات است، اما انجام این کار بزرگ با خطرهایی همراه است.
زین زیان چونکه جان من فرسود
درمت آنگهم چه دارد سود
هوش مصنوعی: از آنجا که جان من از این زیان خسته و پژمرده شده است، در آن لحظه دیگر چه سودی دارد؟
ایمنی از قضایت ای الله
هست نزدیک عقل عین گناه
هوش مصنوعی: ای ایزد، ایمنی از سرنوشت تو به عقل نزدیک است و خودِ عقل، گناه را درک می‌کند.
ایمنی کرد هر دو را بدنام
آن عزازیل و آن دگر بلعام
هوش مصنوعی: هر دو نفر را از خطر دور نگه داشت، یکی عزازیل و دیگری بلعام، که به دلیل اعمالشان مشهور و بدنام شدند.