بخش ۵۳ - قصهٔ قیسبن عاصم رضیالله عنه
آن زمان کز خدای نزد رسول
حکم من ذاالذی نمود نزول
هرکسی آنقدر که دست رسید
پیش مهتر کشید و سر نکشید
گوهر و زر ستور و بنده و مال
هرچه در وسع بودشان در حال
قیس عاصم ضعیف حالی بود
که نکردی طلب ز دنیا سود
رفت در خانه با عیال بگفت
زانچه بشنید هیچیک ننهفت
کاینچنین آیت آمده است امروز
خیز و ما را در انتظار مسوز
آنچه در خانه حاضر است بیار
تا کنم پیش سیّد آن ایثار
گفت زن چیز نیست در خانه
تو نهای زین سرای بیگانه
گفتش آخر بجوی آن مقدار
هرچه یابی سبک به نزد من آر
رفت و خانه بجُست بسیاری
تا برآید مگر ورا کاری
یافت در خانه صاعی از خرما
دقل و خشک گشته تا بنوا
پیش قیس آورید زن در حال
گفت زین بیش نیست مارا مال
قیس خرما به آستین در کرد
شادمانه برِ رسول آورد
چون درون رفت قیس در مسجد
نز سرِ هزل بلکه از سرِ جد
گفت با وی منافقی بدکار
تا چه آوردهای سبک پیش آر
گوهر است این متاع یا زر و سیم
پیش مهتر چه میکنی تسلیم
زان سخن قیس گشت خوار و خجل
بنگر تا چه آمدش حاصل
رفت و در گوشهای به غم بنشست
بر نهاده ز شرم دست به دست
آمد از سِدره جبرئیل امین
گفت کای سیّد زمان و زمین
مرد را اندر انتظار مدار
وآنچه آورده است خوار مدار
مصطفی را ز حال کرد آگاه
یلمزون المطوّعین ناگاه
مرد را انتظار چون دارند
ملکوت آمده به نظّارند
زلزله اوفتاده در ملکوت
نیست جای قرار و جای سکوت
حق تعالی چنین همی گوید
دل او را به لطف میجوید
کای سرافراز، وی گزیده رسول
اینقدر زود کن ز قیس قبول
که به نزد من این دقل بعیان
بهتر از زرّ و گوهر دگران
زو پذیرفتم این متاع قلیل
زانکه دستش رسید نیست بخیل
از همه چیزهای بگزیده
هست جهدالمقل پسندیده
قیس را زان سبب برآمد کار
زان منافق به فعل بد گفتار
گشت رسوا منافق اندر حال
قیس را کار گشت از آن به کمال
تا بدانی که هرکه پیش آمد
هم برآنسان که بود بیش آمد
با خدای آنکه تو دو دل باشد
از همه فعل خود خجل باشد
راستی بهتر از همه کاری
خوانده باشی تو اینقدر باری
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن زمان کز خدای نزد رسول
حکم من ذاالذی نمود نزول
هوش مصنوعی: در آن زمانی که خداوند به پیامبرش دستور داد تا بگوید: «کیست که به خداوند نزدیکتر است؟»
هرکسی آنقدر که دست رسید
پیش مهتر کشید و سر نکشید
هوش مصنوعی: هر کسی به اندازهی قابلیت و دسترسی خود، به مقام بالاتر احترام گذاشت و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکرد.
گوهر و زر ستور و بنده و مال
هرچه در وسع بودشان در حال
هوش مصنوعی: هر چیزی که در توان و ظرفیت این افراد است، از جمله جواهرات، زرها، ستور (اسب)، بندگان و داراییها، همگی متعلق به آنهاست.
قیس عاصم ضعیف حالی بود
که نکردی طلب ز دنیا سود
هوش مصنوعی: قیس عاصم در حالی کمرمق و ناتوان بود که از دنیا چیزی نمیخواست و از آن طلبی نداشت.
رفت در خانه با عیال بگفت
زانچه بشنید هیچیک ننهفت
هوش مصنوعی: او به خانه رفت و با خانوادهاش صحبت کرد و هیچکدام از آنچه که شنیده بود را پنهان نکرد.
کاینچنین آیت آمده است امروز
خیز و ما را در انتظار مسوز
هوش مصنوعی: امروز نشانهای به ما رسیده است، پس برخیز و ما را در تردید و انتظار نگذار.
آنچه در خانه حاضر است بیار
تا کنم پیش سیّد آن ایثار
هوش مصنوعی: هرچه در خانه داری بیاور تا برای سید آن را نذر کنم.
گفت زن چیز نیست در خانه
تو نهای زین سرای بیگانه
هوش مصنوعی: زن در خانه تو ارزش ندارد، تو هم از این مکان غریبه دوری.
گفتش آخر بجوی آن مقدار
هرچه یابی سبک به نزد من آر
هوش مصنوعی: در نهایت به او گفتم هرچیزی را که پیدا کردی، اگر سبکی داشت، نزد من بیاور.
رفت و خانه بجُست بسیاری
تا برآید مگر ورا کاری
هوش مصنوعی: او به دنبال چارهای برای مشکلش میگردد و به تلاشهای زیادی دست میزند تا شاید بتواند راه حلی پیدا کند.
یافت در خانه صاعی از خرما
دقل و خشک گشته تا بنوا
هوش مصنوعی: در خانه، شخصی که به خدماتش پرداخته شده، دانههایی از خرما را پیدا کرد که در اثر زمان خشک و خراب شده بودند.
پیش قیس آورید زن در حال
گفت زین بیش نیست مارا مال
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زن پیش قیس میرود و در حال صحبت کردن میگوید که ما چیزی بیشتر از این نداریم و به نوعی به شرایط مالی و وضعیت اقتصادی خود اشاره میکند.
قیس خرما به آستین در کرد
شادمانه برِ رسول آورد
هوش مصنوعی: قیس با خوشحالی خرما را به آستینش گذاشت و به سمت پیامبر رفت.
چون درون رفت قیس در مسجد
نز سرِ هزل بلکه از سرِ جد
هوش مصنوعی: زمانی که قیس وارد مسجد شد، نه به خاطر شوخی و بازی، بلکه به خاطر جدیت و ش seriousness.
گفت با وی منافقی بدکار
تا چه آوردهای سبک پیش آر
هوش مصنوعی: با او صحبت کن و ببین چه نیکیهایی در زندگیاش دارد. بیا و نشان بده که چه کارهای خوبی انجام داده است.
گوهر است این متاع یا زر و سیم
پیش مهتر چه میکنی تسلیم
هوش مصنوعی: این کالا ارزشمند مانند گوهر است و نه طلا و نقره، پس در برابر استاد چه تصمیمی میگیری؟
زان سخن قیس گشت خوار و خجل
بنگر تا چه آمدش حاصل
هوش مصنوعی: به خاطر آن سخن، قیس به ذلت و خجالت افتاد. ببین چه نتیجهای برایش به دنبال داشت.
رفت و در گوشهای به غم بنشست
بر نهاده ز شرم دست به دست
هوش مصنوعی: او رفت و در گوشهای نشسته و از شدت غم و شرم، دستهایش را به هم میمالد.
آمد از سِدره جبرئیل امین
گفت کای سیّد زمان و زمین
هوش مصنوعی: جبرئیل امین از سدره به زمین آمد و گفت: ای آقای زمان و زمین.
مرد را اندر انتظار مدار
وآنچه آورده است خوار مدار
هوش مصنوعی: مرد را منتظر نگهندار و به آنچه که او آورده است ارزشی نده.
مصطفی را ز حال کرد آگاه
یلمزون المطوّعین ناگاه
هوش مصنوعی: مصطفی به ناگهان از وضعیت کسانی که خود را اهل دین و دیانت میدانند، باخبر شد.
مرد را انتظار چون دارند
ملکوت آمده به نظّارند
هوش مصنوعی: مردان را در حالت انتظار قرار دادهاند، زیرا ملکوت آماده است تا آنها را مشاهده کند.
زلزله اوفتاده در ملکوت
نیست جای قرار و جای سکوت
هوش مصنوعی: زلزلهای در جهان الهی رخ داده و جایی برای آرامش و سکوت نیست.
حق تعالی چنین همی گوید
دل او را به لطف میجوید
هوش مصنوعی: خداوند به این صورت میفرماید که دل او را با محبت و مهربانی جستجو میکند.
کای سرافراز، وی گزیده رسول
اینقدر زود کن ز قیس قبول
هوش مصنوعی: ای سرافراز، ای برگزیده پیامبر، زودتر قیس را بپذیر.
که به نزد من این دقل بعیان
بهتر از زرّ و گوهر دگران
هوش مصنوعی: دوست من، این فردی که به روشی فریبنده رفتار میکند، برای من از طلا و جواهر دیگران ارزشمندتر است.
زو پذیرفتم این متاع قلیل
زانکه دستش رسید نیست بخیل
هوش مصنوعی: من این کالای کمارزش را پذیرفتم چون میدانم که او بخل نمیورزد و به من کمک میکند.
از همه چیزهای بگزیده
هست جهدالمقل پسندیده
هوش مصنوعی: از میان تمام انتخابها، تلاش و کوشش بهترین و پسندیدهترین است.
قیس را زان سبب برآمد کار
زان منافق به فعل بد گفتار
هوش مصنوعی: قیس به خاطر آن منافق و کردار و گفتار ناپسند او به مشکل مواجه شد.
گشت رسوا منافق اندر حال
قیس را کار گشت از آن به کمال
هوش مصنوعی: منافق در وضعیت ناپسند و رسوایی قرار گرفت و کارهای قیس به درستی و کمال انجام شد.
تا بدانی که هرکه پیش آمد
هم برآنسان که بود بیش آمد
هوش مصنوعی: تا بفهمی که هر کسی که به تو نزدیک میشود، همانگونه که هست، بیشتر به تو نزدیک میشود.
با خدای آنکه تو دو دل باشد
از همه فعل خود خجل باشد
هوش مصنوعی: کسی که نسبت به خداوند دو دل باشد، باید از تمام کارهای خود شرمنده باشد.
راستی بهتر از همه کاری
خوانده باشی تو اینقدر باری
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت بخواهی، بهتر است در هر کاری که میکنی، تلاش و تمرکز زیادی داشته باشی.