بخش ۳۸ - اندر تجرید گوید
هرکه خواهد ولایت تجرید
وآنکه جوید هدایت توحید
از درونش نماید آسایش
وز برونش نباشد آرایش
آن ستایش که از نمایش اوست
ترک آرایش و ستایش اوست
بر درِ شه گدای نان خواهد
باز عاشق غذای جان خواهد
عاشقان جان و دل فدا کردند
ذکر او روز و شب غذا کردند
در طریقت مجرد و چالاک
داده بر باد آب و آتش و خاک
زانکه در عرصهٔ معالم عصر
چه برش جاهلان چه عالم عصر
ای برادر بر آذر تجرید
جگر خود کباب دان نه ثرید
سگ دونهمت استخوان جوید
پنجهٔ شیر مغز جان جوید
مرد عالی همم نخواهد بند
سگ بود سگ به لقمهای خرسند
قصه کمگوی و عاجزی پیش آر
استخوان را تو با سگان بگذار
تو به گوهر گرفتهای رفعت
پس چرا چون سگی تو دون همت
هرکه را عالیست همّت او
هر دو عالم شدهست نعمت او
وآنکه دون همتست همچون سگ
هست چون سگ ز بهر نان در تگ
کشف اگر بند گرددت بر تن
کشف را کفشساز و بر سر زن
گر همی روح خواهی از تن فرد
لا چو داراست گِرد او برگرد
کی ز لاهوت خود بیابی بار
تات ناسوت بر نشد بردار
با تو و بود تو خرد تیره است
چشم غفلت از آن جهان خیره است
زانکه عیسیت را سوی لاهوت
هست در راه جمعةالصلبوت
نیست کن هرچه راه و رای بود
تات دل خانهٔ خدا بود
تا ترا بود با تو در ذاتست
کعبه با طاعتت خراباتست
ور ز ذات تو بود تو دورست
بتکده از تو بیت معمورست
ای خرابات جوی پر آفات
پسر خر تویی و خر آبات
نفس تست آنکه کفر و دین آورد
لاجرم چشم رنگ بین آورد
بیتو خوش با تو هست بس ناخوش
به در اندازد خواجه گربه ز کش
در قدم کفرها و دینها نیست
در صفاء صفت چنینها نیست
بخش ۳۷ - اندر حب و محبت: عاشقان سوی حضرتش سرمستبخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة: اینهمه علم جسم مختصر است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرکه خواهد ولایت تجرید
وآنکه جوید هدایت توحید
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال صفا و خلوص روحانی است، و آن کس که در جستجوی راه هدایت و شناخت یکتایی خداوند میباشد.
از درونش نماید آسایش
وز برونش نباشد آرایش
هوش مصنوعی: آرامش واقعی در درون انسان قرار دارد، در حالی که ظاهر بیرونی او ممکن است هیچ جذابیتی نداشته باشد.
آن ستایش که از نمایش اوست
ترک آرایش و ستایش اوست
هوش مصنوعی: ستایشی که به خاطر زیبایی و حضور او انجام میشود، نیاز به هیچ آرایش و زینتی ندارد و خود او به تنهایی شایسته ستایش است.
بر درِ شه گدای نان خواهد
باز عاشق غذای جان خواهد
هوش مصنوعی: در درگاه پادشاه، گدا تنها درخواست نان ندارد، بلکه عاشق به دنبال غذا و روح معنیدار زندگی است.
عاشقان جان و دل فدا کردند
ذکر او روز و شب غذا کردند
هوش مصنوعی: عاشقان جان و دل خود را فدای محبوب کردند و به یاد او در تمام روز و شب، زندگی خود را با ذکر و یاد او پر کردند.
در طریقت مجرد و چالاک
داده بر باد آب و آتش و خاک
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، روح آزاد و چابک است و میتوان بر مشکلاتی همچون آب، آتش و خاک غلبه کرد و به راحتی از آنها عبور نمود.
زانکه در عرصهٔ معالم عصر
چه برش جاهلان چه عالم عصر
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که در زمانهای که در آن زندگی میکنیم، چه نادانان و چه دانایان، هر دو در یک صحنه قرار دارند و تأثیرات خود را بر جامعه میگذارند.
ای برادر بر آذر تجرید
جگر خود کباب دان نه ثرید
هوش مصنوعی: ای برادر، بدان که زندگی پر از چالشها و سختیهاست. باید خود را در برابر مشکلات قوی نگهداری و به جای غم و اندوه، بر تلاش و پیشرفت تمرکز کنی. زندگی نمیتواند همیشه آسان باشد، بنابراین باید با شجاعت و اراده در مقابل آن بایستی.
سگ دونهمت استخوان جوید
پنجهٔ شیر مغز جان جوید
هوش مصنوعی: سگی که به توانایی خود اطمینان دارد، به دنبال استخوان میگردد، در حالی که شیر با قدرت و هجومی قوی به دنبال جوهر وجودش است.
مرد عالی همم نخواهد بند
سگ بود سگ به لقمهای خرسند
هوش مصنوعی: مرد با فضیلت و بزرگ هرگز خود را به درجهای پایین نمیآورد، زیرا او نمیخواهد مانند سگی باشد که برای یک تکه غذا خوشحال است.
قصه کمگوی و عاجزی پیش آر
استخوان را تو با سگان بگذار
هوش مصنوعی: در مورد خودت به اندازه کافی صحبت نکن و از بیان ضعفها و ناتوانیهایت پرهیز کن، چون در نهایت فقط خود را در برابر دیگران بیاهمیت میکنی. بگذار دیگران با تو رفتار کنند و خودت را در چنین مقامهایی قرار نده.
تو به گوهر گرفتهای رفعت
پس چرا چون سگی تو دون همت
هوش مصنوعی: تو به علو و ارزش بزرگ دست یافتهای، پس چرا مانند سگی بیارزش و حقیر رفتار میکنی؟
هرکه را عالیست همّت او
هر دو عالم شدهست نعمت او
هوش مصنوعی: هر کسی که دارای اراده و هدفی بلند باشد، در واقع هر دو جهان برای او به نعمت تبدیل شده است.
وآنکه دون همتست همچون سگ
هست چون سگ ز بهر نان در تگ
هوش مصنوعی: کسی که آرزوها و هدفهای کوچکی دارد، مانند سگی است که فقط برای بهدست آوردن نان تلاش میکند.
کشف اگر بند گرددت بر تن
کشف را کفشساز و بر سر زن
هوش مصنوعی: اگر گناهت برای تو مثل یک بند باشد که تو را به زنجیر کشیده، آن را باید با کمال صداقت و اراده کنار بزنی و خود را آزاد کنی، همانطور که یک کفشساز بندها را از کفش میگشاید و شخصی با اعتماد به نفس باید خود را از فشار آنها رها کند.
گر همی روح خواهی از تن فرد
لا چو داراست گِرد او برگرد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی روح را از تن فردی بگیری، مانند گِردابی که دور او میچرخد، به او نزدیک شو.
کی ز لاهوت خود بیابی بار
تات ناسوت بر نشد بردار
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوانی از توحید و الوهیت خود، مسؤولیتهای دنیوی و انسانیات را کنار بگذاری.
با تو و بود تو خرد تیره است
چشم غفلت از آن جهان خیره است
هوش مصنوعی: با وجود تو، عقل و داناییام تاریک شده است و چشمان نادانم به دنیای دیگر خیره مانده است.
زانکه عیسیت را سوی لاهوت
هست در راه جمعةالصلبوت
هوش مصنوعی: زیرا مسیحیت به سوی خداوندی است و در مسیر جمعهی اوصاف الهی قرار دارد.
نیست کن هرچه راه و رای بود
تات دل خانهٔ خدا بود
هوش مصنوعی: هر چه نظری و راهی وجود دارد، باید کنار گذاشته شود تا دل به خانهٔ خدا نزدیکتر شود.
تا ترا بود با تو در ذاتست
کعبه با طاعتت خراباتست
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو همراهی، در دل تو کعبه وجود دارد و با بندگیت، خرابهها به جایی برای عبادت تبدیل میشوند.
ور ز ذات تو بود تو دورست
بتکده از تو بیت معمورست
هوش مصنوعی: اگر وجود تو از خودت بود، پس تو دوری. ولی اگر وجود تو وابسته به خدا باشد، خانهای که تو در آن هستی همیشه پر از زندگی و نشاط خواهد بود.
ای خرابات جوی پر آفات
پسر خر تویی و خر آبات
هوش مصنوعی: ای میخانه پر از خطر، تو فرزند خر و نادانی.
نفس تست آنکه کفر و دین آورد
لاجرم چشم رنگ بین آورد
هوش مصنوعی: نفس تو باعث میشود که کفر و ایمان به وجود بیاید، بنابراین حتماً تاثیری بر دیدگاهها و احساسات تو خواهد گذاشت.
بیتو خوش با تو هست بس ناخوش
به در اندازد خواجه گربه ز کش
هوش مصنوعی: اگر تو در کنارم نباشی، حال خوبی ندارم و در آرامش نیستم. آنقدر حال من بد میشود که برای راحتی خودم حتی به در هم میزنم، مانند گربهای که تصمیم میگیرد از خانه بیرون برود.
در قدم کفرها و دینها نیست
در صفاء صفت چنینها نیست
هوش مصنوعی: افرادی که در مسیر حق و حقیقت قرار دارند، نه تنها در مسائل کفر و دین، بلکه در ویژگیهای پاک و صادقانه خود نیز از دیگران متمایز هستند.