بخش ۳۴ - تمثیل
زالکی کرد سر برون ز نهفت
کشتک خویش خشک دید و بگفت
کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهن
رزق بر تست هرچه خواهی کن
علت رزق تو به خوب و به زشت
گریهٔ ابر نی و خندهٔ کِشت
از هزاران هزار به یک تو
زانک اندک نباشد اندک تو
شعلهای زو و صدهزار اختر
قطرهای زو و صد هزار اخضر
بیسبب رازقی یقین دانم
همه از تست نانم و جانم
مرد نبود کسی که در غمِ خور
در یقین باشد از زنی کمتر
بخش ۳۳ - اندر رزق گوید: جانور را چو خوانش پیش نهادبخش ۳۵ - حکایت مرغ با گبر: آن بنشنیدهای که بینم ابر
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.