گنجور

بخش ۳۳ - اندر رزق گوید

جانور را چو خوانش پیش نهاد
خوردنی از خورنده بیش نهاد
همه را روح و روز و روزی از اوست
نیک‌بختی و نیک روزی از اوست
روزی هریکی پدید آورد
در انبارخانه مُهر نکرد
کافر و مؤمن و شقی و سعید
همه را روزی و حیات جدید
حاء حاجت هنوزشان در حلق
جیم جودش بداده روزی خلق
جز بنان نیست پرورش ما را
جز شره نیست نان خورش ما را
او ز توجیه بندگان نجهد
نان خورش داد نان همو بدهد
نان و جان تو در خزینهٔ اوست
تو نداری خبر دفینهٔ اوست
روزی تو اگر به چین باشد
اسب کسب تو زیر زین باشد
یا ترا نزد او برد به شتاب
ورنه او را برِ تو، تو در خواب
نه ترا گفت رازق تو منم
عالمِ سرّ و عالمِ علنم
جان بدادم وجوه نان بدهم
هرچه خواهی تو در زمان بدهم
کار روزی چو روز دان بدرست
که ره آورد روز روزی تست
سفله دارد ز بهر روزی بیم
نخورد دیگ گرده حکیم
نخورد شیر صید خود تنها
چون شود سیر مانده کرد رها
با تو زانجا که لطف یزدانست
گرو نان به دست تو جانست
غم جان خور که آنِ نان خورده است
تا لب گور گرده بر گرده است
جان بی‌نان به کس نداد خدای
زانکه از نان بماند جان بر جای
این گرو سخت‌دار و نان می‌خور
چون گرو رفت قوت جان می‌خور
مر زنان راست کهنه تو بر تو
مرد را روز نو و روزی نو
روزی تست بر علیم و قدیر
تو ز میر و وکیل خشم مگیر
آن زمانی که جان ز تن برمید
به یقین دان که روزیت برسید
روزیت از درِ خدای بُوَد
نه ز دندان و حلق و نای بُوَد
کدخدایی خدایی است برنج
خاصه آنرا که نیست حکمت و گنج
کدخدایی همه غم و هوس است
کد رها کن ترا خدای بس است
اعتماد تو در همه احوال
بر خدا به که بر خراس و جوال
ابر اگر نم نداد یک سالت
سخت شوریده بینم احوالت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانور را چو خوانش پیش نهاد
خوردنی از خورنده بیش نهاد
هوش مصنوعی: وقتی که جانور را خواندن (آموزش) ارائه می‌دهند، غذایی که در پیش او قرار می‌گیرد، از آنچه که خورنده (آموزگار) به او می‌دهد، بیشتر است.
همه را روح و روز و روزی از اوست
نیک‌بختی و نیک روزی از اوست
هوش مصنوعی: همه چیز از او نشئت می‌گیرد؛ روح‌ها، زندگی و روزی انسان‌ها. خوشبختی و روزهای خوب نیز از او می‌آید.
روزی هریکی پدید آورد
در انبارخانه مُهر نکرد
هوش مصنوعی: روزی هر کسی چیزی را تولید کرد، اما در انبار آن را مهر نکرد.
کافر و مؤمن و شقی و سعید
همه را روزی و حیات جدید
هوش مصنوعی: همه انسان‌ها، چه کافر و چه مؤمن، چه شقی (بدبخت) و چه سعید (خوشبخت)، نان و زندگی تازه‌ای دارند.
حاء حاجت هنوزشان در حلق
جیم جودش بداده روزی خلق
هوش مصنوعی: حاجت‌های بندگان هنوز در حلقه جود اوست و او روزی را به آن‌ها عطا می‌کند.
جز بنان نیست پرورش ما را
جز شره نیست نان خورش ما را
هوش مصنوعی: تنها دستان ما هستند که ما را پرورش می‌دهند و جز نوشیدن آب، هیچ چیزی باعث زنده‌ماندن ما نمی‌شود.
او ز توجیه بندگان نجهد
نان خورش داد نان همو بدهد
هوش مصنوعی: او از توجیه بندگان نجات نمی‌یابد؛ زیرا نان از اوست و او باید نان آنها را نیز تأمین کند.
نان و جان تو در خزینهٔ اوست
تو نداری خبر دفینهٔ اوست
هوش مصنوعی: زندگی و روزی تو از خزانه‌ٔ اوست، اما تو از گنجینه‌ٔ او بی‌خبری.
روزی تو اگر به چین باشد
اسب کسب تو زیر زین باشد
هوش مصنوعی: اگر روزی تو در چین باشی، اسب تو آماده و زین‌گذاری شده است.
یا ترا نزد او برد به شتاب
ورنه او را برِ تو، تو در خواب
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر تو به سرعت به نزد او نروی، ممکن است او هم هرگز به تو توجه نکند و تو در غفلت و بی‌خبری باقی بمانی.
نه ترا گفت رازق تو منم
عالمِ سرّ و عالمِ علنم
هوش مصنوعی: من به تو نمی‌گویم که روزی‌دهنده تو من هستم، زیرا من دارای علم اسرار و علمی عمیق هستم.
جان بدادم وجوه نان بدهم
هرچه خواهی تو در زمان بدهم
هوش مصنوعی: من جانم را فدای تو می‌کنم و هر چه بخواهی، حتی نان و روزی‌ات را می‌دهم. هر چیزی که بخواهی، در زمان مناسب به تو خواهم داد.
کار روزی چو روز دان بدرست
که ره آورد روز روزی تست
هوش مصنوعی: کار و کوشش روزانه خود را با دقت انجام بده، زیرا نتیجه و پاداش زحمت‌های امروز، روزی خواهد بود که به ثمر می‌نشیند.
سفله دارد ز بهر روزی بیم
نخورد دیگ گرده حکیم
هوش مصنوعی: سفله به خاطر روزی نگران است و از دیگ گرده حکیم نمی‌خورد. معنایش این است که آدم‌های ساده‌لوح به خاطر تأمین معیشت خود اضطراب دارند و نمی‌توانند از لذت‌های عمیق زندگی بهره‌مند شوند.
نخورد شیر صید خود تنها
چون شود سیر مانده کرد رها
هوش مصنوعی: شخصی که به تنهایی شکار می‌کند، نمی‌تواند از شیر شکار خود بهره‌مند شود و سیر باشد، چون شکار که به دست آورده را رها کرده است.
با تو زانجا که لطف یزدانست
گرو نان به دست تو جانست
هوش مصنوعی: اینجا جایی است که محبت خداوند وجود دارد و در این مکان، زندگی و حیات من وابسته به محبت و لطف توست.
غم جان خور که آنِ نان خورده است
تا لب گور گرده بر گرده است
هوش مصنوعی: غم را در دل نگه دار، زیرا آنکه نان را با رنج به دست آورده، تا دم مرگ هم بار سنگینی را بر دوش دارد.
جان بی‌نان به کس نداد خدای
زانکه از نان بماند جان بر جای
هوش مصنوعی: انسانی که زندگی‌اش بدون نان باشد، جانش را در اختیار کسی نمی‌گذارد؛ زیرا اگر نان نباشد، جان هم در خطر است و نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد.
این گرو سخت‌دار و نان می‌خور
چون گرو رفت قوت جان می‌خور
هوش مصنوعی: این گروه دارایی و منابع خود را خیلی محکم نگه می‌دارد و فقط به نان و روزی روزانه خود می‌رسد. اما وقتی این گروه از بین برود، دیگر چیزی برای حمایت از جان خود نخواهد داشت.
مر زنان راست کهنه تو بر تو
مرد را روز نو و روزی نو
هوش مصنوعی: زنان حقایق را به درستی بیان می‌کنند و بر تو مردان روزگار جدید و فرصت‌های تازه‌ای می‌آورند.
روزی تست بر علیم و قدیر
تو ز میر و وکیل خشم مگیر
هوش مصنوعی: روزی تو را به علم و قدرت خدا می‌سنجند، بنابراین از خشم و انتقام دست بردار و به دوستان خود سامان بده.
آن زمانی که جان ز تن برمید
به یقین دان که روزیت برسید
هوش مصنوعی: زمانی که روح از بدن جدا می‌شود، به یقین بدان که روزی که منتظرش هستی، فرا رسیده است.
روزیت از درِ خدای بُوَد
نه ز دندان و حلق و نای بُوَد
هوش مصنوعی: رزق و روزی تو از درگاه خداوند خواهد بود و نه از طریق تلاش و تلاش جسمی مثل دندان، گلو و حنجره.
کدخدایی خدایی است برنج
خاصه آنرا که نیست حکمت و گنج
هوش مصنوعی: افراد معمولی و بی‌خبر، مانند کدخداهایی هستند که تنها به ظاهر و مادیات توجه دارند و از عمق حکمت و دانش چشم‌پوشی می‌کنند. آنها فقط به چیزهای ظاهری و سطحی اهمیت می‌دهند.
کدخدایی همه غم و هوس است
کد رها کن ترا خدای بس است
هوش مصنوعی: دولت و رهبری همه پر از دقدقه و آرزوست، پس از این مسئولیت‌ها دست بکش و به خدا تکیه کن.
اعتماد تو در همه احوال
بر خدا به که بر خراس و جوال
هوش مصنوعی: اعتماد تو در هر شرایطی باید بر خدا باشد، نه بر افراد و متاع‌های دنیایی.
ابر اگر نم نداد یک سالت
سخت شوریده بینم احوالت
هوش مصنوعی: اگر ابر باران نبارد، در یک سال حال و روز تو را بسیار پریشان و آشفته می‌بینم.