بخش ۲۹ - اندر وجود و عدم
جهد کن تا زنیست هست شوی
وز شراب خدای مست شوی
باشد آنرا که دین کند هستش
گوی و چوگان دهر در دستش
چون ازاین جرعه گشت جان تو مست
بر بلندی هست گردی پست
هرکه آزاد کرد آنجایست
حلقه در گوش و بند برپایست
لیکن آن بند به که مرکب بخت
لیکن آن حلقه به که حلقهٔ تخت
بند کو برنهد تو تاج شمر
ور پلاست دهد دواج شمر
زانکه هم محسنست و هم مُجمل
زانکه هم مُکرمست و هم مُفضل
چه کنی بهر بینوایی را
شادی و زیرک و بهایی را
شاد ازو باش و زیرک از دینش
تا بیابی رضا و تمکینش
زیرک آنست کوش بردارد
شادی آنست کوش نگذارد
نیکبخت آن کسی که بندهٔ اوست
در همه کارها بسنده بر اوست
چون از این شاخها شدی بیبرگ
دستها در کمر کنی با مرگ
نشوی مرگ را دگر منکر
یابی از عالم حیات خبر
دست تو چون به شاخ مرگ رسید
پای تو گرد کاخ برگ دوید
پای کز طارم هدی دورست
نیست پای آن دماغ مخمورست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جهد کن تا زنیست هست شوی
وز شراب خدای مست شوی
هوش مصنوعی: کوشش کن که از حالت بیهویتی رهایی یابی و با نوشیدن شراب الهی، سرمست و شاداب شوی.
باشد آنرا که دین کند هستش
گوی و چوگان دهر در دستش
هوش مصنوعی: کسی که به دین و راه درست پایبند باشد، قدرت و تسلط بر اوضاع زندگی را در دست دارد و میتواند آن را به خوبی مدیریت کند.
چون ازاین جرعه گشت جان تو مست
بر بلندی هست گردی پست
هوش مصنوعی: زمانی که جان تو از این نوشیدنی سرشار و خوشحال شود، بر بلندی و در اوج شادابی قرار میگیری و از سادگی و پستی فاصله میگیری.
هرکه آزاد کرد آنجایست
حلقه در گوش و بند برپایست
هوش مصنوعی: هر کسی که آزادی را به ارمغان آورد، در واقع در مکان و زمانی خاص، به نوعی نشانه و علامتی از بندگی را نشان میدهد.
لیکن آن بند به که مرکب بخت
لیکن آن حلقه به که حلقهٔ تخت
هوش مصنوعی: اما آن زنجیری که به سرنوشت متصل است، بهتر است از زنجیری باشد که به تخت پادشاهی پیوسته است.
بند کو برنهد تو تاج شمر
ور پلاست دهد دواج شمر
هوش مصنوعی: اگر تو قدرت و جایگاه را به دست بیاوری، مانند کسی که تاج را به سر میگذارد، به دیگران احترام کن و به آنها توجه داشته باش.
زانکه هم محسنست و هم مُجمل
زانکه هم مُکرمست و هم مُفضل
هوش مصنوعی: چون هم نیکوکار است و هم در بیان خلاصه، همچنین هم بزرگوار است و هم برتر.
چه کنی بهر بینوایی را
شادی و زیرک و بهایی را
هوش مصنوعی: چه میتوانی برای فرد بیپول و بیچارهای که خوشحالی و شعور دارد، انجام دهی؟
شاد ازو باش و زیرک از دینش
تا بیابی رضا و تمکینش
هوش مصنوعی: شاد باش و زیرکانه از دین او پیروی کن تا به رضایت و تسلیم او دست یابی.
زیرک آنست کوش بردارد
شادی آنست کوش نگذارد
هوش مصنوعی: زیرک کسی است که تلاش کند و از مشکلات عبور کند، و خوشحالی واقعی این است که اجازه ندهد ناراحتیها و موانع او را متوقف کنند.
نیکبخت آن کسی که بندهٔ اوست
در همه کارها بسنده بر اوست
هوش مصنوعی: آدم خوشبخت کسی است که در هر کار به خداوند اعتماد دارد و به او تکیه میکند.
چون از این شاخها شدی بیبرگ
دستها در کمر کنی با مرگ
هوش مصنوعی: وقتی از این شاخ و برگها جدا شدهای، دستهایت را به کمرت میزنی و با مرگ روبرو میشوی.
نشوی مرگ را دگر منکر
یابی از عالم حیات خبر
هوش مصنوعی: دیگر نمیتوانی انکار کنی که مرگ وجود دارد، زیرا از دنیای زندگی خبر داری.
دست تو چون به شاخ مرگ رسید
پای تو گرد کاخ برگ دوید
هوش مصنوعی: وقتی دست تو به مرگ نزدیک شد، پای تو در میان برگهای کاخ به تماشا پرداخت.
پای کز طارم هدی دورست
نیست پای آن دماغ مخمورست
هوش مصنوعی: پای کسی که از دمنوش هدی دور است، دیگر به آن خوبی نیست و مانند پای یک فرد مست، ناپایدار میشود.