بخش ۲۲ - در بینیازی از غیر خدایتعالی و دست در وی زدن از سر حقیقت
از من و از تو کارسازی را
بیزبانیست بینیازی را
بینیازیش را چه کفر و چه دین
بیزبانیش را چه شک چه یقین
بینیازی نیاز جوی از تو
پاس داری سپاس گوی از تو
به حقیقت بدان که هست خدای
از پی حکم و حکمت بسزای
طاعت و معصیت ترا ننگست
ورنه زی او به رنگ یکرنگست
کی به عقل و به دست و پای رسد
بنده خواهد که در خدای رسد
او تو را راعی و تو گرگ پسند
او ترا داعی و تو حاجتمند
گرگ و یوسف بتست خرد و بزرگ
ورنه زی او یکیست یوسف و گرگ
لطف او را چه مانعی و چه عون
قهر او را چه موسی و فرعون
نفس و افلاک آفریدهٔ اوست
خنک آنکس که برگزیدهٔ اوست
چه عزیزی ز عقل و برخ او را
چه بزرگی ز نفس و چرخ او را
چرخ و آنکس که چرخ گردانست
آسیایست و آسیایانست
حکم فرمان و عقل فرمانگیر
نفس نقاش و طبع نقشپذیر
جنبش چرخ بیسکون زمین
هست چون مور در دم تنّین
مور را اژدها فرو نبرد
گردش چرخ بیخبر گذرد
بیخبروار در مشیمهٔ لا
کرده در کار آسیای بلا
عمر تو دانهوار در دم او
سور تو همنشین ماتم او
نزد تست آنکه از پی شو و آی
کاسهٔ تو چهار دارد پای
جز به فضلش به راه او نرسی
ورچه در طاعتش قوی نفسی
آنکه در خود به دست و پای رسد
کی تواند که در خدای رسد
بخش ۲۱ - فیالامثال والمواعظ، الفقر سواد الوجه والدُّنیا دارالزوال و تغیّرالاحوال و الانتقال: با سیه باش چونت نگزیردبخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز: از تو زاری نکوست زور بدست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از من و از تو کارسازی را
بیزبانیست بینیازی را
هوش مصنوعی: کاری که بین من و تو انجام میشود، نیازی به گفتوگو و زبان ندارد؛ زیرا آن را بدون نیاز به کلمات، میتوان با فهم و درک مشترک پی گرفت.
بینیازیش را چه کفر و چه دین
بیزبانیش را چه شک چه یقین
هوش مصنوعی: نیاز نداشتن او به چیزها نه بر اساس دین است و نه بر اساس کفر؛ همچنین بیزبانی او، نه ناشی از تردید است و نه از یقین.
بینیازی نیاز جوی از تو
پاس داری سپاس گوی از تو
هوش مصنوعی: بینیازی، نیاز به تو را زیر نگاه دارد و از تو تقدیر میکند.
به حقیقت بدان که هست خدای
از پی حکم و حکمت بسزای
هوش مصنوعی: به راستی بدان که خداوندی وجود دارد که پیرو دستورات و حکمتهای بزرگ است.
طاعت و معصیت ترا ننگست
ورنه زی او به رنگ یکرنگست
هوش مصنوعی: طاعت و نافرمانی تو باعث ننگ تو است، وگرنه او از رنگ و طعم یکسانی برخوردار است.
کی به عقل و به دست و پای رسد
بنده خواهد که در خدای رسد
هوش مصنوعی: آیا بندهای که به عقل و قدرت خود متکی است، میتواند به مقام خداوندی برسد؟
او تو را راعی و تو گرگ پسند
او ترا داعی و تو حاجتمند
هوش مصنوعی: او به تو به عنوان یک حافظ و نگهدار نگاه میکند، در حالی که تو خود را به شکل یک گرگ میشناسی. او تو را فرا میخواند، ولی تو در جستجوی نیازهای خود هستی.
گرگ و یوسف بتست خرد و بزرگ
ورنه زی او یکیست یوسف و گرگ
هوش مصنوعی: اگرچه یوسف و گرگ هر دو موجوداتی متفاوت و متضاد به نظر میرسند، اما در عمق وجودشان، هر دو به نوعی یکسان هستند و تنها در ظاهر تفاوت دارند. این نشان میدهد که در دنیای واقعی، زیبایی و زشتی میتوانند به یکدیگر نزدیک شوند و در نهایت هردو بخشی از یک حقیقت بزرگتر هستند.
لطف او را چه مانعی و چه عون
قهر او را چه موسی و فرعون
هوش مصنوعی: لطف و محبت او هیچ مانعی ندارد و در مقابل خشم و غضب او، کمک و یاری از سوی کسی مانند موسی و فرعون نیز بیفایده است.
نفس و افلاک آفریدهٔ اوست
خنک آنکس که برگزیدهٔ اوست
هوش مصنوعی: نفس و آسمانها از آفریدههای اوست و خوشا به حال کسی که به انتخاب او درآمده باشد.
چه عزیزی ز عقل و برخ او را
چه بزرگی ز نفس و چرخ او را
هوش مصنوعی: شخصی به اندازه عقل خود عزیز است و به اندازه روحش بزرگ.
چرخ و آنکس که چرخ گردانست
آسیایست و آسیایانست
هوش مصنوعی: چرخ و کسی که آن را به گردش در میآورد، مانند آسیابی است که کارش خرد کردن و تولید کردن است.
حکم فرمان و عقل فرمانگیر
نفس نقاش و طبع نقشپذیر
هوش مصنوعی: در این متن، به نوعی رابطه بین حکم و فرمان عقل و نفس اشاره شده است. عقل به عنوان یک فرمانده عمل میکند که دستورات را صادر میکند، در حالی که نفس همانند یک نقاش است که با خطوط و رنگها نقوشی را میسازد و طبع نیز مانند بوم قابل پذیرش این نقوش است. به عبارت دیگر، عقل میتواند دستورات را صادر کند و نفس این دستورات را به شکلهای مختلف درونی میسازد، و طبع پذیرای تمام این شکلها و تغییرات است.
جنبش چرخ بیسکون زمین
هست چون مور در دم تنّین
هوش مصنوعی: حرکت دائمی زمین مانند حرکت موریانهای است که در جلوی اژدها قرار دارد.
مور را اژدها فرو نبرد
گردش چرخ بیخبر گذرد
هوش مصنوعی: اگر مورچهای در برابر اژدها قرار بگیرد، به دلیل بزرگی اژدها و همچنین گردش چرخ سرنوشت، آن مورچه بیخبر از خطر به سرنوشت خود ادامه میدهد. این نشان میدهد که گاهی اوقات موجودات کوچک و ضعیف در برابر قدرتهای بزرگ ناآگاه از وضعیت خود هستند و به راه خود ادامه میدهند.
بیخبروار در مشیمهٔ لا
کرده در کار آسیای بلا
هوش مصنوعی: در بیخبری و نادانی، در دنیای سختیها و مشکلات گرفتار شدهام.
عمر تو دانهوار در دم او
سور تو همنشین ماتم او
هوش مصنوعی: زندگی تو به اندازه دانههایی که در دست اوست، در لحظهای کوتاه و گذراست، و تو همواره در کنار غم و اندوه او قرار داری.
نزد تست آنکه از پی شو و آی
کاسهٔ تو چهار دارد پای
هوش مصنوعی: به نزد تو کسی باید بیاید که بتواند مراحل مختلف را پشت سر بگذارد و تو را یاری کند.
جز به فضلش به راه او نرسی
ورچه در طاعتش قوی نفسی
هوش مصنوعی: تنها با لطف و رحمت او میتوانی به راهش دست یابی، هر چند در عبادت و اطاعت خود به شدت تلاش کنی.
آنکه در خود به دست و پای رسد
کی تواند که در خدای رسد
هوش مصنوعی: کسی که نتواند به خود و خویشتن تسلط پیدا کند، چگونه میتواند به خداوند نزدیک شود و به او دست یابد؟