گنجور

بخش ۱۶ - داستان باستان

ابلهی دید اشتری به چرا
گفت نقشت همه کژست چرا
گفت اشتر که اندرین پیکار
عیب نقاش می‌کنی هش‌دار
در کژی‌ام مکن به نقش نگاه
تو ز من راه راست رفتن خواه
نقشم از مصلحت چنان آمد
از کژی راستی کمان امد
تو فضول از میانه بیرون بر
گوش خر در خور است با سرِ خر
هست شایسته گرچه ت آمد خشم
طاق ابرو برای جفتی چشم
هرچه او کرده عیب او مکنید
با بد و نیک جز نکو مکنید
دست عقل از سخت بنیرو شد
چشم خورشیدبین ز ابرو شد
زشت و نیکو به نزد اهل خرد
سخت نیک است از او نیاید بد
به خدایی سزا مر او را دان
شب و شبگیر رو مر او را خوان
آن نکوتر که هرچه زو بینی
گرچه زشت آن همه نکو بینی
جسم را قسم راحت آمد و رنج
روح را راحت است همچون گنج
لیک ماری شکنج بر سر اوست
دست و پای خرد برابر اوست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابلهی دید اشتری به چرا
گفت نقشت همه کژست چرا
هوش مصنوعی: ابیله‌ای در حال دیدن الاغی بود که مشغول چرا کردن بود. او با تعجب گفت که چرا شکل تو به درستی نیست و همه چیزت درهم و برهم به نظر می‌رسد.
گفت اشتر که اندرین پیکار
عیب نقاش می‌کنی هش‌دار
هوش مصنوعی: اشتر گفت: در این نبرد، عیب‌جویی از نقاش نکنید و مراقب باشید.
در کژی‌ام مکن به نقش نگاه
تو ز من راه راست رفتن خواه
هوش مصنوعی: از من انتظار نداشته باش که به خاطر زیبایی‌های ظاهری تو، راه درست را پیدا کنم؛ زیرا در حالتی که از مسیر اصلی دور شده‌ام، نمی‌توانم به خواسته‌ات پاسخ دهم.
نقشم از مصلحت چنان آمد
از کژی راستی کمان امد
هوش مصنوعی: نقش و تصویری که از من ساخته شده، به گونه‌ای است که از اشتباهات و انحرافات به سوی حقیقت و راست‌گویی می‌رود.
تو فضول از میانه بیرون بر
گوش خر در خور است با سرِ خر
هوش مصنوعی: اگر کسی فضولی کند، بهتر است که از گوش خر دور شود، زیرا جایی برای شنیدن ندارد.
هست شایسته گرچه ت آمد خشم
طاق ابرو برای جفتی چشم
هوش مصنوعی: هرچند که ابروی کمانی تو باعث خشم است، اما این خشم سزاوار است، زیرا به خاطر زیبایی دوتا چشمی که زیر آن قرار دارد، است.
هرچه او کرده عیب او مکنید
با بد و نیک جز نکو مکنید
هوش مصنوعی: هر چه او انجام داده را به خاطر اشتباهاتش قضاوت نکنید و جز کارهای خوب او چیزی دیگر را در نظر نگیرید.
دست عقل از سخت بنیرو شد
چشم خورشیدبین ز ابرو شد
هوش مصنوعی: عقل انسان از قدرت و سختی خود باز می‌ماند و تنها با دیدن زیبایی و روشنایی، به درک عمیق‌تری دست می‌یابد.
زشت و نیکو به نزد اهل خرد
سخت نیک است از او نیاید بد
هوش مصنوعی: برای اهل دانش و خرد، زشتی و نیکی هر دو به خوبی قابل تمایز هستند و از آن‌ها بدی نمی‌آید.
به خدایی سزا مر او را دان
شب و شبگیر رو مر او را خوان
هوش مصنوعی: او را شایسته پرستش می‌دانم، در دل شب و در سحرگاه، او را می‌خوانم و دعا می‌کنم.
آن نکوتر که هرچه زو بینی
گرچه زشت آن همه نکو بینی
هوش مصنوعی: اگر کسی را خوب ببینی، حتی اگر کارهایش زشت باشد، باز هم او را نیکو و پسندیده می‌نگری.
جسم را قسم راحت آمد و رنج
روح را راحت است همچون گنج
هوش مصنوعی: بدن انسان به راحتی می‌تواند از لذت‌ها بهره‌مند شود، اما رنج و درد روح به نوعی از آرامش و ارزش برخوردار است که مانند گنجینه‌ای ارزشمند است.
لیک ماری شکنج بر سر اوست
دست و پای خرد برابر اوست
هوش مصنوعی: اما ماری بر سر او وجود دارد که او را تحت فشار قرار می‌دهد و دست و پای خرد او در برابر آن ماری است.

حاشیه ها

1396/02/22 04:04
شریفی

سلام بیت 8 در نسخه ی مدرس رضوی چنین است:
دست عقل از سخا بنیرو شد

1396/07/10 17:10
آرش

در بعضی نسخه ها به جای پیکار آمده است پرگار و پرگار به معنای طرح و نقش اولیه است یعنی به نقش و طرح اولیه من که توسط خدا ایجاد شده ایراد میگیری و از خدا که در حقیقت نقاش این کائنات و جهان است عیب میگیری و عیب خدا را داری نمایان میکنی و هشدار میدهی اما در برخی نسخه ها پیکار آمده است به معنای جنگ یعنی در این جنگ لفظی و ایراد به من آگاه باش که داری از خدا ایراد میگیری

1399/04/29 10:06
مسیحا هادی

در کژی ام مکن به نقص نگاه...

1402/07/11 17:10
محمود علیصوفیان

در این ابیات شاعر بصورت بسیار ظریف و توانمندانه به مخاطب می فهماند که هر آنچه در این جهان هست وبه هر شکل ونمایی که وجود دارد در آن حکمت ودانشی نهفته که بعضا خرد ،درک  ودیگاه  آدمیان بدان بسیار ناقص و ناتوان از فهم آن هست که دادگستر گیتی یزدان پاک فقط بدان آگاه واز روی حکمت آفریده ، در همین شروع ابیات از شتر با وجود داشتن ظاهری نامناسب و کج وناراست بودنش اشارت شده ولی ما نمی دانیم که بسیار قدرت وتوانمندی وهوش نهفته دارد  که ما انسان ها هنوز نمی دانیم ، واین فقره برای هر یک از مخلوقات جهان از کوه ودریا ودشت تا  موجودات وهمچنین وجود ادمیان و سایر...  دانش وحکمت خداوند را دارا  می باشد 

پس در هر کار وآفریده خداوند به هرشکل و نما شایستگی خاص باشد که آدمی بدان آگاه نباشد وعقل وخرد انسان محدود می باشد