رباعی شمارهٔ ۴۶
چون من به خودی نیامدم روز نخست
گر غم خورم از بهر شدن ناید چست
هر چند رهی اسیر در قبضهٔ توست
زین آمد و شد رضای تو باید جست
رباعی شمارهٔ ۴۵: ای مه تویی از چهار گوهر شده هسترباعی شمارهٔ ۴۷: ای چون گل و مل در به در و دست به دست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون من به خودی نیامدم روز نخست
گر غم خورم از بهر شدن ناید چست
هوش مصنوعی: از زمانی که به صورت واقعی به دنیا نیامدم، اگر غمگین باشم به خاطر این است که نمیتوانم به راحتی به سمت هدفم بروم.
هر چند رهی اسیر در قبضهٔ توست
زین آمد و شد رضای تو باید جست
هوش مصنوعی: هر چند که من در چنگ تو هستم و تحت تأثیر حرکات تو قرار دارم، اما باید به دنبال آن باشم که رضایت و خشنودی تو را به دست آورم.
حاشیه ها
1401/10/19 12:01
محسن جهان
شاعر و عارف شهیر سده پنجم هجری در این رباعی نغز میفرماید:
من انسان، از روز الست با خداوند خود عهدی داشتم که بایست بنده و مطیع امر او باشم که حال در گمراهی افتاده و از خود غافل شدم. و چنانچه بر گذشته ام افسوس خورده و غم بخورم سودی نخواهد داشت.
در بیت دوم شاعر خطاب به انسان تاکید دارد، که اگرچه چندین بار به جهت سرپیچی هایت از فرمان الهی رها شدی، ولی بدان که سرنوشت تو در زیر سلطه خدای یکتا قرار دارد و این خوشی ها و تألمات زندگی از برای آگاهی و هشدار تو میباشد. شاید بتوانی رضای خداوند را حاصل کنی.