گنجور

رباعی شمارهٔ ۲۳

تا بشنیدم که گرمی از آتش تب
گرمی سوی دل بردم و سردی سوی لب
مرگست ندیمم از فراقت همه شب
تب با تو و مرگ با من این هست عجب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا بشنیدم که گرمی از آتش تب
گرمی سوی دل بردم و سردی سوی لب
هوش مصنوعی: زمانی که متوجه شدم گرمای آتش، حرارتی به دل من می‌دهد، پس به سوی دل می‌روم تا احساس گرما کنم و سردی را بر لبانم حس نکنم.
مرگست ندیمم از فراقت همه شب
تب با تو و مرگ با من این هست عجب
هوش مصنوعی: گذران شب‌ها برایم با یاد تو پر از تب و التهاب است و در این حال، مرگ هم برایم حضور دارد، که این وضعیت برایم شگفت‌انگیز است.