گنجور

شمارهٔ ۹۲

ای بس که نباشی تو و ای بس که درین چرخ
بی تو زحل و زهره به حوت و حمل آید
هرچ آن تو طمع داری کاید ز کواکب
ویحک همه از حکم قضای ازل آید
روزی که به دیوان مثلا دیرتر آیی
ترسی که در اسباب وزارت خلل آید
گفته‌ست سنایی که ترا با همه تعظیم
ای بس که به دیوان وزارت بدل آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بس که نباشی تو و ای بس که درین چرخ
بی تو زحل و زهره به حوت و حمل آید
هوش مصنوعی: شگفتا که چقدر دوری تو احساس می‌شود و چقدر عجیب است که در این دنیا، سیاراتی مانند زحل و زهره بدون تو به مسیر خود ادامه می‌دهند.
هرچ آن تو طمع داری کاید ز کواکب
ویحک همه از حکم قضای ازل آید
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو به آن امید داری و آرزو می‌کنی، از ستاره‌ها و پیشامدها به تو نمی‌رسد، بلکه همه آن‌ها از تقدیر و سرنوشت ازلی نشأت می‌گیرد.
روزی که به دیوان مثلا دیرتر آیی
ترسی که در اسباب وزارت خلل آید
هوش مصنوعی: روزی که دیرتر به کارهایت برسی، ممکن است ترسی وجود داشته باشد که کارهای مهم به هم بریزد یا مشکلاتی ایجاد شود.
گفته‌ست سنایی که ترا با همه تعظیم
ای بس که به دیوان وزارت بدل آید
هوش مصنوعی: سنایی در این گفته اشاره به این دارد که ارزش و بزرگی تو به قدری است که اگر همه‌ی احترامات و ارادت‌ها را هم در نظر بگیریم، از آن بیشتر است و به مقام و منزلتی والا تبدیل می‌شود.