گنجور

شمارهٔ ۹۱

اول خلل ای خواجه ترا در امل آید
فردا که به پیش تو رسول اجل آید
زایل شده گیر اینهمهٔ ملک به یک بار
آن دم که رسول ملک لم یزل آید
هر سال یکی کاخ کنی دیگر و در وی
هر روز ترا آرزوی نو عمل آید
زین کاخ برآورده به عیوق هم امروز
حقا که همی بوی رسوم و طلل آید
شادی و غمت ز ابلهی و حرص فراوان
دایم ز نجوم و ز حساب جمل آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اول خلل ای خواجه ترا در امل آید
فردا که به پیش تو رسول اجل آید
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، ابتدا در همین دنیا خطا و ضعف‌هایی داری که روز قیامت، هنگامی که فرشته مرگ نزد تو بیاید، خود را با آن‌ها مواجه خواهی کرد.
زایل شده گیر اینهمهٔ ملک به یک بار
آن دم که رسول ملک لم یزل آید
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که وقتی پیامبر خدا که همواره و از زمان‌های دور وجود داشته، ظهور کند، تمامی نعمت‌ها و قدرت‌ها می‌تواند به یکباره از بین برود. به عبارتی دیگر، نفوذ و سلطه مادی ممکن است در برابر پیامبری که به حق آمده است، بی‌ثمر و ناپایدار شود.
هر سال یکی کاخ کنی دیگر و در وی
هر روز ترا آرزوی نو عمل آید
هوش مصنوعی: هر سال یک کاخ بساز و هر روز در آنجا آرزوی جدیدی برای خود مطرح کن.
زین کاخ برآورده به عیوق هم امروز
حقا که همی بوی رسوم و طلل آید
هوش مصنوعی: از این کاخ که به بلندا رفته، امروز به وضوح بوی آداب و سنن گذشته به مشام می‌رسد.
شادی و غمت ز ابلهی و حرص فراوان
دایم ز نجوم و ز حساب جمل آید
هوش مصنوعی: شادی و غم تو ناشی از نادانی و طمع زیاد است و همیشه بر اساس محاسباتی خیالی به نظر می‌رسد.