گنجور

شمارهٔ ۶

تلخ کرد از حدیث خویش طبیب
دوش لفظ شکرفروش مرا
از دو لب داد جهل خویش به من
وز دوزخ برد باز هوش مرا
زین پس از طلعت و مقالت او
گوش و چشمست چشم و گوش مرا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تلخ کرد از حدیث خویش طبیب
دوش لفظ شکرفروش مرا
هوش مصنوعی: دیشب، با حرف‌هایش مرا به شدت ناراحت کرد و به نوعی تلخی بخشید، مانند کسی که شکر می‌فروشد ولی خودش طعم تلخی دارد.
از دو لب داد جهل خویش به من
وز دوزخ برد باز هوش مرا
هوش مصنوعی: من از حرف‌های نادانانه‌ات، جهل و بی‌خبری‌ات را دریافت کردم و حالا از عذاب دوزخ، آگاهیم را باز پس گرفته‌ام.
زین پس از طلعت و مقالت او
گوش و چشمست چشم و گوش مرا
هوش مصنوعی: پس از این، زیبایی و سخن او برای من چشمی و گوشی است که تنها به او می‌نگرم و گوش می‌سپارم.