شمارهٔ ۵۶
به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد
رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد
زه ای پستت بمانده ماه بهمن
زهی زنگی زن کیسه کج افسرد
ای شده خاک در تواضع و حلم
زیر پای که و مه و زن و مرد
آز ما گرسنهست سیرش کن
کار را خاک سیر داند کرد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد
هوش مصنوعی: در گرمای تابستان، مسافر ناچار است با شدت گرما و خشکی سفر کند و سختی را تحمل نماید.
رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد
هوش مصنوعی: رهی به سفر رفت و غلام او را همراهی کرد. چه قسمت خوب و با سعادت که رهی همراه با ژاله، آن شاکرد است.
زه ای پستت بمانده ماه بهمن
زهی زنگی زن کیسه کج افسرد
هوش مصنوعی: در شبهای سرد بهمن، نور ماهی کمفروغ به زمین میتابد و حالتی غمگین به فضای اطراف میبخشد. در این شبها، خود را بیحال و خسته مییابیم، همانند کیسهای که به درستی آویزان نشده و از شکل افتاده است.
ای شده خاک در تواضع و حلم
زیر پای که و مه و زن و مرد
هوش مصنوعی: شما با فروتنی و صبر، به مانند خاکی هستید که زیر پای هر کسی قرار میگیرد، خواه آن فرد زن باشد یا مرد، خواه ماه باشد یا ستاره.
آز ما گرسنهست سیرش کن
کار را خاک سیر داند کرد
هوش مصنوعی: از ما گرسنه است، او را سیر کن، چون کار باید به افرادی سپرده شود که میدانند چطور زمین را بارور کنند.