شمارهٔ ۲۷
جان من خیز و جام باده بیار
که مرا برگ پارسایی نیست
ساغر و می به جان و دل بخرم
پیش کس می بدین روایی نیست
شمارهٔ ۲۶ - شکایت از روزگار: ضربت گردون دون آزادگان را خسته کردشمارهٔ ۲۸: برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان من خیز و جام باده بیار
که مرا برگ پارسایی نیست
هوش مصنوعی: ای جان من، برخیز و یک جام شراب بیاور، چون من دیگر از راه درست و پارسایی دور شدهام.
ساغر و می به جان و دل بخرم
پیش کس می بدین روایی نیست
هوش مصنوعی: من با تمام وجود و عشق، شراب و جام را میخرم، زیرا در نزد هیچکس دیگری چنین حالت و حالتی وجود ندارد.