شمارهٔ ۱۹۴
خود درشتی گر ببیند کور چشم و کور دل
خواه با او مردمی کن خواه با او کژدمی
هر که از بیچشم دارد مردمی و شرم چشم
همچنان باشد که دارد چشم ز ارزن گندمی
مردمی کردن کی آید از خری کز روی طبع
چشم او بیمردمست و جسم او بیمردمی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خود درشتی گر ببیند کور چشم و کور دل
خواه با او مردمی کن خواه با او کژدمی
هوش مصنوعی: اگر کسی به درشتی و زشتی خود پی ببرد، حتی اگر ظاهراً نابینا باشد و نتواند ببیند، باید با او به نیکی رفتار کنی یا با او مانند یک جانور زهرآلود برخورد نکنی.
هر که از بیچشم دارد مردمی و شرم چشم
همچنان باشد که دارد چشم ز ارزن گندمی
هوش مصنوعی: هرکس که با توجه به روحیات و ویژگیهای خود، رفتاری مردمی و محترمانه دارد، باید مانند کسی باشد که با وجود داشتن چشم، از آن چشم فقط برای دیدن چیزهای بیارزش استفاده میکند. به عبارت دیگر، باید در زندگیاش از دیدگاههای سطحی دوری کند و به عمق مسائل توجه داشته باشد.
مردمی کردن کی آید از خری کز روی طبع
چشم او بیمردمست و جسم او بیمردمی
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به انسانی که از نظر ظاهری و جسمی در جامعه حضور دارد، اما از نظر روحی و اخلاقی خالی از احساسات انسانی است. به عبارت دیگر، فردی که به لحاظ ذات و شخصیت، از ویژگیهای انسانی و اجتماعی تهی است و هیچ ارتباط واقعی با دیگران ندارد. این اندیشه به ما یادآوری میکند که تنها ظاهر و جسمیت کافی نیست، بلکه باید به روح و ویژگیهای انسانی نیز توجه کرد.