گنجور

شمارهٔ ۱۷۹

شد دیدهٔ من سپید از وعدت
آخر چو نکو نکو نگه کردی
آخر بر مرثیهٔ پدر ما را
همچون ز بر درش سیه کردی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد دیدهٔ من سپید از وعدت
آخر چو نکو نکو نگه کردی
هوش مصنوعی: چشمم از دیدن تو روشن و سپید شد، زمانی که آخرین وعده‌ات را به من دادی و با نگاهی زیبا به من نگاه کردی.
آخر بر مرثیهٔ پدر ما را
همچون ز بر درش سیه کردی
هوش مصنوعی: در پایان، بر عزاداری پدرمان، تو ما را مانند کسی که با کلی غم و اندوه در برابر در خانه‌اش ایستاده، سیاه‌پوش کردی.