شمارهٔ ۱۶۸
این چه قرنست اینکه در خوابند بیداران همه
وین چه دورست اینکه سرمستند هشیاران همه
طوق منت یابم اندر حلق حق گویان دین
خواب غفلت بینم اندر چشم بیداران همه
در لباس مصلحت رفتند رزاقان دهر
بر بساط صایبی خفتند طراران همه
در لحد خفتند بیداران دین مصطفا
بر فلک بردند غیو و نعره میخواران همه
حیز متواری بدی زین پیش اکنون شد پدید
زان که بیننگند و بیعارند عیاران همه
غارتی را عادتی کردند بزازان ما
در دکان دارند ازین معنی به خرواران همه
بیخبر گشتهست گوش عقل حقگویان دین
بیبصر گشتهست گویی چشم نظاران همه
ای جهان دیده کجااند آن جهانداران کجا
وی ستمدیده کجااند آن ستمگاران همه
آنکه از من زاد کو و آنکه زو زادم کجاست
آن رفیقان نکو و آن مهربان یاران همه
و آن سمن رویان گل بویان حوراپیکران
آنکه گل بودی خجل زان روی گلناران همه
مرگشان هم قهر کرد آخر به امر کردگار
ای برادر مرگ دان قهار قهاران همه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این چه قرنست اینکه در خوابند بیداران همه
وین چه دورست اینکه سرمستند هشیاران همه
هوش مصنوعی: چه زمان عجیبی است که بیدارها خواب هستند و چه دوره عجیبی است که بیدارها سرمست و غافلند.
طوق منت یابم اندر حلق حق گویان دین
خواب غفلت بینم اندر چشم بیداران همه
هوش مصنوعی: من در گردن خود به خاطر شکرگزاری از خداوند، زنجیری میگذارم و در حالی که اهل دین در خواب غفلت هستند، در چشمان بیدارها بیخبری و غفلت را میبینم.
در لباس مصلحت رفتند رزاقان دهر
بر بساط صایبی خفتند طراران همه
هوش مصنوعی: افرادی که در مسیر زندگی خویش به دنبال تأمین معیشت هستند، در موقعیتهای مختلف به اجبار ظاهری به خود میگیرند و تحت فشار زندگی دست به کارهای متفاوتی میزنند. در این میان، کسانی که ماهر و با تبحر هستند، به راحتی در دنیای مادی به دستاوردهایی میرسند و با یکدیگر در تعاملاند.
در لحد خفتند بیداران دین مصطفا
بر فلک بردند غیو و نعره میخواران همه
هوش مصنوعی: در گور خوابیدهاند افرادی که در دین پیامبر(ص) بیدار بودند و فریاد میخوارگان به آسمان رفته است.
حیز متواری بدی زین پیش اکنون شد پدید
زان که بیننگند و بیعارند عیاران همه
هوش مصنوعی: چیزی که قبلاً پنهان بود حالا مشخص شده است، زیرا افراد بیشرم و بیحیا در این جمع دیده میشوند.
غارتی را عادتی کردند بزازان ما
در دکان دارند ازین معنی به خرواران همه
هوش مصنوعی: بزازان ما در دکان خود به یک عادت تبدیل شدهاند که به غارت و ربودن میپردازند، و این رفتارشان برای دیگران نیز به نوعی جا افتاده و معمولی شده است.
بیخبر گشتهست گوش عقل حقگویان دین
بیبصر گشتهست گویی چشم نظاران همه
هوش مصنوعی: عقل و درک انسانی از حقایق دین غافل شده و درست نمیبیند، انگار همگان که نظارهگر هستند، چشم ندارند و نمیتوانند حقیقت را ببینند.
ای جهان دیده کجااند آن جهانداران کجا
وی ستمدیده کجااند آن ستمگاران همه
هوش مصنوعی: ای جهانی که میبینی، کجا رفتهاند آن کسانی که دنیا را در دست داشتند؟ و کجا هستند آن ظالمهایی که بر ستمدیدگان ظلم میکردند؟
آنکه از من زاد کو و آنکه زو زادم کجاست
آن رفیقان نکو و آن مهربان یاران همه
هوش مصنوعی: آنکه من از او به وجود آمدهام و آنکه من او را به وجود آوردهام، کجاست؟ دوستان خوب و مهربان من کجا هستند؟
و آن سمن رویان گل بویان حوراپیکران
آنکه گل بودی خجل زان روی گلناران همه
هوش مصنوعی: در این تصویر، زیبایی چهرهای مانند گل و عطر آن به گونهای توصیف شده که حتی گلها را هم شرمنده میکند. این شخص مانند حوریان بهشتی است و زیباییاش به قدری چشمنواز است که گلی از خجالت، نتواند در برابر او خود را نشان دهد.
مرگشان هم قهر کرد آخر به امر کردگار
ای برادر مرگ دان قهار قهاران همه
هوش مصنوعی: مرگ آنها نیز تحت فرمان خداوند به پایان رسید، ای برادر، بدان که مرگ خود قدرتی بزرگتر از همه قدرتها دارد.