شمارهٔ ۱۵۵ - در مدح بهرامشاه
خواجه سلام علیک کو لب چون نوش او
پستهٔ دربار او لعل گهر پوش او
کی به اشارت ز دور چشم ببیند لبش
زان که نداند همی شکل لبش هوش او
چشم کجا بیندش از ره صورت از آنک
هست نهان جای عقل در لب خاموش او
جای فرشتست و دیو چشم قوی خشم او
حجلهٔ عقلست و جان گوش سخن کوش او
گشت پر از ابرویم چشم جهانی از آنک
خرمن مهرست و ماه قند ز شب پوش او
مایه قهرست و لطف ناوک دلدوز او
پایهٔ کفرست و دین جوشن و شب پوش او
از سر شوخی و ناز برکشد او چشم تو
گر تو ز زور و دروغ بر نکشی گوش او
دی چو سناییش دید نیک بر بندگیش
تا به ابد مانده گیر غاشیه بر دوش او
در هوس هجر او دوزخیانند خلق
شاه بهشتست و بس از بر و آغوش او
سلطان بهرامشاه آنکه بود روز صید
کرکس و شیر فلک پشه و خرگوش او
شمارهٔ ۱۵۴ - در مدح جمال المعاشرین قوال: ای جمال معاشران چونستشمارهٔ ۱۵۶ - در مدح بهرامشاه: خواجه غلط کرده است در چه؟ در ابروی او
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواجه سلام علیک کو لب چون نوش او
پستهٔ دربار او لعل گهر پوش او
هوش مصنوعی: ای آقای محترم، سلام بر تو! چه لبانی داری که همچون نوشین است و چه زیبایی در این دربار به چشم میخورد، مانند لعل و گوهر در زینت!
کی به اشارت ز دور چشم ببیند لبش
زان که نداند همی شکل لبش هوش او
هوش مصنوعی: کیست که از دور ببیند لبان کسی را که به یک اشاره هم نمیتواند شکل لبش را درک کند؟ این نشان میدهد که درک و شناخت واقعی از چیزها نیاز به نزدیکی و آشنایی دارد.
چشم کجا بیندش از ره صورت از آنک
هست نهان جای عقل در لب خاموش او
هوش مصنوعی: چشم چگونه میتواند او را ببیند، در حالی که صورتش پنهان است و عقل در سکوت لبهایش قرار دارد؟
جای فرشتست و دیو چشم قوی خشم او
حجلهٔ عقلست و جان گوش سخن کوش او
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که درون انسان هم میتواند جای فرشتگان باشد و هم محل دیوان. قدرت و خشم او نشانهای از عمق عقل و درک انسان است. انسان باید به سخنان خرد و وجدانش گوش دهد و از آن پیروی کند.
گشت پر از ابرویم چشم جهانی از آنک
خرمن مهرست و ماه قند ز شب پوش او
هوش مصنوعی: چشمهای ابرویم باعث حیرت همگان شده است، چون در دل آن، عشق و محبت به وفور وجود دارد و مانند ماهی است که در شب، زیباییاش را به نمایش میگذارد.
مایه قهرست و لطف ناوک دلدوز او
پایهٔ کفرست و دین جوشن و شب پوش او
هوش مصنوعی: عشق او باعث خشم و محبت میشود و تیر دلسوز او، پایهگذار باورهای کفر و دین است؛ همچنین او در شب به مثابه زرهی است که انسان را از آسیبها محافظت میکند.
از سر شوخی و ناز برکشد او چشم تو
گر تو ز زور و دروغ بر نکشی گوش او
هوش مصنوعی: اگر او از روی شوخی و لوندی به تو نگاه کند، تو نیز نباید با زور و دروغ او را ناامید کنی و گوشش را نگیری.
دی چو سناییش دید نیک بر بندگیش
تا به ابد مانده گیر غاشیه بر دوش او
هوش مصنوعی: در آن روز که زیباییاش را دید، برای همیشه در خدمت او ماند، و بار سنگینی بر دوش او بود.
در هوس هجر او دوزخیانند خلق
شاه بهشتست و بس از بر و آغوش او
هوش مصنوعی: مردم در longing برای جدایی او مانند دوزخیان هستند، در حالی که فقط آغوش و محبت او میتواند دلیلی برای وجود بهشت باشد.
سلطان بهرامشاه آنکه بود روز صید
کرکس و شیر فلک پشه و خرگوش او
هوش مصنوعی: سلطان بهرامشاه، روزی به شکار رفت و در آن روز، کرکس و شیر را میدید، در حالی که در آسمان پشه و در زمین خرگوش وجود داشتند.