گنجور

شمارهٔ ۱۴۵

زهرهٔ مردان نداری خدمت سلطان مکن
پنجهٔ شیران نداری عزم این میدان مکن
فرش شاهان گر ندیدی گستریده شاهوار
خویشتن چنبر مساز و نقش شادروان مکن
خانه را گر کدخدایی می‌ندانی کرد هیچ
پادشاهی زمین و ملکت یزدان مکن
در خراباتی ندانی رطل مالامال خورد
چهرهٔ زرد ار نداری دعوی ایمان مکن
صدق بوذر چون نداری چون سنایی بی‌نیاز
صحبت سلمان مجوی و دعوی ماهان مکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهرهٔ مردان نداری خدمت سلطان مکن
پنجهٔ شیران نداری عزم این میدان مکن
هوش مصنوعی: اگر قدرت و شجاعت مردان را نداری، در خدمت پادشاه مباش و اگر عزم و اراده‌ی مبارزان را نداری، به میدان نبرد پا نگذار.
فرش شاهان گر ندیدی گستریده شاهوار
خویشتن چنبر مساز و نقش شادروان مکن
هوش مصنوعی: اگر فرش‌ها و نعمت‌های پادشاهان را ندیده‌ای، خودت را در زینت‌ها و تزیینات آنها غرق نکن و به زیبایی‌های ظاهری دلخوش نباش.
خانه را گر کدخدایی می‌ندانی کرد هیچ
پادشاهی زمین و ملکت یزدان مکن
هوش مصنوعی: اگر در خانه‌ات فرمانروایی وجود نداشته باشد، هیچ پادشاهی نمی‌تواند زمین و ملک خداوند را به تصرف درآورد.
در خراباتی ندانی رطل مالامال خورد
چهرهٔ زرد ار نداری دعوی ایمان مکن
هوش مصنوعی: در میخانه‌ای اگرچه پر از مال و نعمت هستی، اما اگر چهره‌ات زرد است، یعنی حال روحی‌ات خوب نیست، و اگر ایمان واقعی نداری، بهتر است ادعای ایمان نکن.
صدق بوذر چون نداری چون سنایی بی‌نیاز
صحبت سلمان مجوی و دعوی ماهان مکن
هوش مصنوعی: اگر صداقت بوذر را نداری، و مانند سنایی نیاز به صحبت با سلمان را احساس نمی‌کنی، پس در دعوی و ادعای کمال از خود پرهیز کن.