گنجور

شمارهٔ ۱۳۷

ای علایی ببین و نیک ببین
که زمانه ستمگریست عظیم
گه ز چوبی کند دمنده شنکج
گه ز گوساله‌ای خدای کریم
هر کرا فضل نیست نیم پشیز
به شتر وار ساو دارد و سیم
وانکه چون تیغ جان ربای از فضل
موی را چون قلم کند به دو نیم
به خدای ار خرانش بگذارند
بی دو دانگ سیه بر آخور تیم
اینهمه قصه و حکایت چیست
وینهمه عشوه و تغلب و بیم
به بهشت خدای نگذارند
بی زر و سیم طاعتی ز رحیم
شاعرانی که پیش ازین بودند
همه والا بدند و راد و حکیم
باز در روزگار دولت ما
همه مأبون شدند و دون و لییم
به دو شعر رکیک ناموزون
که بخوانند ز گفتهای قدیم
کون فراخی حکیم و خواجه شود
چکند رنج بردن تعلیم
لاجرم حرمتی پدید آید
شاعران را به گرد هفت اقلیم
که به پنجاه مدحشان ممدوح
ندهد در دو سال نانی نیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای علایی ببین و نیک ببین
که زمانه ستمگریست عظیم
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، خوب نگاه کن و ببین که زمانه به شدت سختی و ظلمی را متحمل می‌شود.
گه ز چوبی کند دمنده شنکج
گه ز گوساله‌ای خدای کریم
هوش مصنوعی: گاه دمنده‌ای که از چوب ساخته شده، صدای غمگینی از خود به گوش می‌دهد، و گاه از کامیابی و رحمت خداوندی که از یک گوساله برمی‌خیزد، خبر می‌دهد.
هر کرا فضل نیست نیم پشیز
به شتر وار ساو دارد و سیم
هوش مصنوعی: هر کسی که دانش و فضیلتی ندارد، حتی به اندازه یک دانه کوچک هم ارزشمند نیست و مانند شتری است که فقط بار سنگین بر دوش دارد.
وانکه چون تیغ جان ربای از فضل
موی را چون قلم کند به دو نیم
هوش مصنوعی: کسی که مانند تیغ خطرناک است، از روی لطف و بزرگی، موی را به اندازه دو نیم تقسیم می‌کند.
به خدای ار خرانش بگذارند
بی دو دانگ سیه بر آخور تیم
هوش مصنوعی: اگر به خدای خرها اجازه دهند، دو دنگ سیاه را بر روی آخور تیم بگذارند.
اینهمه قصه و حکایت چیست
وینهمه عشوه و تغلب و بیم
هوش مصنوعی: این همه داستان و روایت چه معنایی دارد و این همه زیبا‌نمایی، تزویر و ترس از چیست؟
به بهشت خدای نگذارند
بی زر و سیم طاعتی ز رحیم
هوش مصنوعی: به بهشت خداوند کسی را راه نمی‌دهند مگر اینکه با نیکی و الطافش، یعنی با اعمال خوب و خالص در پیشگاه او حاضر شود.
شاعرانی که پیش ازین بودند
همه والا بدند و راد و حکیم
هوش مصنوعی: شاعرانی که در گذشته زندگی می‌کردند، همگی بزرگوار، شجاع و حکیم بودند.
باز در روزگار دولت ما
همه مأبون شدند و دون و لییم
هوش مصنوعی: در دوران سلطنت ما، همه به حماقت و خفت مبتلا شدند و مقامشان پایین آمد.
به دو شعر رکیک ناموزون
که بخوانند ز گفتهای قدیم
هوش مصنوعی: اگر دو شعر بی‌محتوا و نامناسب بخوانند، زندگانی گذشته را به یاد می‌آورند.
کون فراخی حکیم و خواجه شود
چکند رنج بردن تعلیم
هوش مصنوعی: اگر حکیم و خواجه در مشکلات و دشواری‌ها تحصیلات و علم‌اندوزی کنند، به شخصیت و دانش آن‌ها افزوده می‌شود.
لاجرم حرمتی پدید آید
شاعران را به گرد هفت اقلیم
هوش مصنوعی: بنابراین شاعران در سراسر هفت اقلیم مورد احترام و ارادت قرار خواهند گرفت.
که به پنجاه مدحشان ممدوح
ندهد در دو سال نانی نیم
هوش مصنوعی: کسی که در مدت دو سال، حتی به اندازه نانی برای ستایش و تمجید دیگران نمی‌دهد، چگونه می‌تواند در پنجاه بار از آن‌ها تعریف کند؟