گنجور

شمارهٔ ۱۲۳

زشت همی گویی هر ساعتم
رو تو همی گویی که من نستهم
روی نکوی تو چکار آیدم
شاعرم ای دوست نه من کان دهم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زشت همی گویی هر ساعتم
رو تو همی گویی که من نستهم
هوش مصنوعی: هر ساعت که می‌گذرد، تو به من بدی می‌گویی و این‌گونه مدام تکرار می‌کنی که من وجود ندارم.
روی نکوی تو چکار آیدم
شاعرم ای دوست نه من کان دهم
هوش مصنوعی: ای دوست، چه بهره‌ای می‌توانم از زیبایی‌هایت ببرم، من شاعری هستم که نه توانی برای گفتن دارم و نه چیزی برای ارائه.