گنجور

شمارهٔ ۱۲۲

آن حور روح فش را بر عقل جلوه کردم
و آن شربها که دادی بر یاد تو بخوردم
یاقوت نفس کشتم زان گوهر شریفت
کازاد کرد چون عقل از چرخ لاژوردم
گردم به باد ساری گردی همی ولیکن
باران تو بیامد بنشاند جمله گردم
گفتی جواب خواهم شرط کرم نبود این
بگذاشتی چو فردان در زیر خویش فردم
گر قطعه خوش نیامد معذور دار زیرا
هم تو عجول مردی هم من ملول مردم
من توبه کرده بودم زین هرزه‌ها ولیکن
چون حکم تو بدیدم زین توبه توبه کردم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن حور روح فش را بر عقل جلوه کردم
و آن شربها که دادی بر یاد تو بخوردم
هوش مصنوعی: من زیبایی و روح آن معشوقه را بر عقل و فهم خود تاباندم و آن نوشیدنی که به من دادی را به یاد تو نوشیدم.
یاقوت نفس کشتم زان گوهر شریفت
کازاد کرد چون عقل از چرخ لاژوردم
هوش مصنوعی: من از زیبایی و لطافت وجود تو مانند یک یاقوت جان می‌کشم، زیرا تو همان گوهری هستی که عقل و اندیشه را چون آسمان آبی به حرکت درمی‌آورد.
گردم به باد ساری گردی همی ولیکن
باران تو بیامد بنشاند جمله گردم
هوش مصنوعی: من همیشه در حال چرخش و حرکت هستم، اما باران تو آمد و همه گرد و غبار مرا آرام کرد.
گفتی جواب خواهم شرط کرم نبود این
بگذاشتی چو فردان در زیر خویش فردم
هوش مصنوعی: تو گفتی که جواب می‌دهم، در حالی که شرط بزرگواری نبود. این سخن را کنار گذاشتی و به مانند فردا، زیر پای خودم قرار دادی.
گر قطعه خوش نیامد معذور دار زیرا
هم تو عجول مردی هم من ملول مردم
هوش مصنوعی: اگر این قطعه خوب از آب درآمده نباشد، مرا ببخش؛ زیرا تو هم آدمی عجول هستی و من هم شخصی دلگیر.
من توبه کرده بودم زین هرزه‌ها ولیکن
چون حکم تو بدیدم زین توبه توبه کردم
هوش مصنوعی: من از این کارهای بیهوده توبه کرده بودم، اما وقتی فرمان تو را دیدم، دوباره از توبه‌ام برگشتم.