گنجور

شمارهٔ ۹۰

تا نگار من ز محفل پای در محمل نهاد
داغ حسرت عاشقان را سر به سر بر دل نهاد
دلبران بی دل شدند زان گه که او بربست بار
عاشقان دادند جان چون پای در محمل نهاد
روز من چون تیره زلفش گشت از هجران او
چون بدیدم کآن غلامش رخت بر بازل نهاد
زان جمال همچو ماهش هر چه بود از تیره‌شب
شد هزیمت چون نگارم رخ سوی منزل نهاد
زآب چشمِ عاشقان آن راه شد پر آب و گل
تا به منزل نارمید او گام خود در گل نهاد
راه او پر گل همی شد کز فراق خود همی
در دو دیده عالمی از عشق خود پلپل نهاد
چاکر از غم دل ز مهرت برگرفت از بهر آنک
با اصیل الملک خواجه اسعد مقبل نهاد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نگار من ز محفل پای در محمل نهاد
داغ حسرت عاشقان را سر به سر بر دل نهاد
هوش مصنوعی: وقتی معشوق من از جمع خارج شد و به محمل رفت، همه عاشقان را به شدت حسرت‌زده کرد و داغی در دلشان گذاشت.
دلبران بی دل شدند زان گه که او بربست بار
عاشقان دادند جان چون پای در محمل نهاد
هوش مصنوعی: دلبرانی که محبوبان بودند، به سبب از دست دادن آن عشق، بی‌دل و دلسرد شدند. وقتی که او بار عشق را بر دوش گرفت و جان عاشقان را فدای آن کرد، حسرت به دلشان افتاد و دست به سوی محمل عشق دراز کردند.
روز من چون تیره زلفش گشت از هجران او
چون بدیدم کآن غلامش رخت بر بازل نهاد
هوش مصنوعی: روز من به خاطر جدایی‌اش مانند تاریکی و تیره‌گی زلف او شد. وقتی دیدم که آن جوان، بار و بندیلش را برای رفتن آماده کرده است، احساس ناامیدی و غمگینی بیشتری به من دست داد.
زان جمال همچو ماهش هر چه بود از تیره‌شب
شد هزیمت چون نگارم رخ سوی منزل نهاد
هوش مصنوعی: از زیبایی او که مانند ماه می‌درخشد، هر چه در دل شب بود، به دور راند و باعث شد که وقتی محبوب من صورتش را به سوی خانه می‌چرخاند، تمام تاریکی و ناشناسی از بین برود.
زآب چشمِ عاشقان آن راه شد پر آب و گل
تا به منزل نارمید او گام خود در گل نهاد
هوش مصنوعی: از اشک‌های عاشقان، آن مسیر پر از آب و گل شد تا به خانه نارمید رسید و او پایش را در گل گذاشت.
راه او پر گل همی شد کز فراق خود همی
در دو دیده عالمی از عشق خود پلپل نهاد
هوش مصنوعی: راه او مملو از گل‌ها می‌شد، چون از دوری او، در دو چشم من جهانی از عشقش به وجود آمده است.
چاکر از غم دل ز مهرت برگرفت از بهر آنک
با اصیل الملک خواجه اسعد مقبل نهاد
هوش مصنوعی: بندۀ غمگین از عشق تو دست کشید، زیرا با شخصیت برجستۀ خواجه اسعد روبه‌رو شد.

خوانش ها

شمارهٔ ۹۰ به خوانش عندلیب