شمارهٔ ۸۷
معشوق به سامان شد تا باد چنین باد
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین باد
زان لب که همی زهر فشاندی به تکبر
اکنون شکر افشان شد تا باد چنین باد
آن غمزه که بد بودی با مدعی سست
امروز بتر زان شد تا باد چنین باد
آن رخ که شکر بود نهانش به لطافت
اکنون شکرستان شد تا باد چنین باد
حاسد که چو دامنش ببوسید همی پای
بی سر چو گریبان شد تا باد چنین باد
نعلی که بینداخت همی مرکبش از پای
تاج سر سلطان شد تا باد چنین باد
پیداش جفا بودی و پنهانش لطافت
پیداش چو پنهان شد تا باد چنین باد
چون گل همه تن بودی تا بود چنین بود
چون باده همه جان شد تا باد چنین باد
دیوی که بر آن کفر همی داشت مر او را
آن دیو مسلمان شد تا باد چنین باد
تا لاجرم از شکر سنایی چو سنایی
مشهور خراسان شد تا باد چنین باد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
معشوق به سامان شد تا باد چنین باد
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: عشق به سرانجام رسید و حالا بگذار هرچه میخواهد بگذرد؛ کافر او، دلش را پر از ایمان کرد و حالا بگذار هرچه میخواهد پیش بیاید.
زان لب که همی زهر فشاندی به تکبر
اکنون شکر افشان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: از آن لب که با کبر و غرور زهر میریختی، اکنون خود را شکر باران کردهای. امیدوارم همیشه اینگونه بمانی.
آن غمزه که بد بودی با مدعی سست
امروز بتر زان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: این غمزه که روزی موجب ناراحتی من بود، امروز به اندازهای قوی و خطرناک است که میتواند به دشمنانم آسیب برساند، بنابراین باید از آن بیشتر بترسم.
آن رخ که شکر بود نهانش به لطافت
اکنون شکرستان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: آن چهره که خود راز شکر در دل داشت و نرمیاش به خوبی نمایان بود، اکنون به قدری زیبا و دلربا شده که به سرزمین شکر میماند. امیدوارم همیشه همینطور باشد.
حاسد که چو دامنش ببوسید همی پای
بی سر چو گریبان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: حسود، حتی زمانی که دامنش را ببوید، او همچنان به پای بیسر مانند فردی به گریبانش میماند. به همین دلیل، این گونه بادها همچنان وزیدن دارند.
نعلی که بینداخت همی مرکبش از پای
تاج سر سلطان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: نعلی که از پای مرکب در افتاد، ناگهان تبدیل به تاجی برای سر سلطان شد. امیدوارم همیشه چنین باد!
پیداش جفا بودی و پنهانش لطافت
پیداش چو پنهان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: وجود او ظلم و ستم بود، اما ناز و زیباییاش پنهان است. وقتی که این لطافت و زیبایی پنهان شد، باد چنین وزید.
چون گل همه تن بودی تا بود چنین بود
چون باده همه جان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که مانند گل وجود داشتی، همه وجودت زیبا و خوشبو بود. اما وقتی مثل باده جان گرفتهای، خوشیات نیز تحت تأثیر جریاناتی مثل باد قرار میگیرد.
دیوی که بر آن کفر همی داشت مر او را
آن دیو مسلمان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: دیوی که به کفر و نافرمانی معروف بود، به ناگاه مسلمان شد. امیدوارم اینگونه تغییرات در سرنوشتها همیشه اتفاق بیفتد.
تا لاجرم از شکر سنایی چو سنایی
مشهور خراسان شد تا باد چنین باد
هوش مصنوعی: در نتیجه، سنایی به شهرتی چون سنایی معروف در خراسان دست یافت، پس بیایید این مسیر را ادامه دهیم.
خوانش ها
شمارهٔ ۸۷ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1404/04/25 07:06
شایان شریفی حداد
بی نظیر...