گنجور

شمارهٔ ۷۹

شور در شهر فکند آن بت زُنّارپرست
چون خرامان ز خرابات برون آمد مست
پردهٔ راز دریده، قدحِ می در کف
شربت کفر چشیده، عَلَم کفر به دست
شده بیرون ز در نیستی از هستی خویش
نیست حاصل شود آن را که برون شد از هست
چون بت است آن بتِ قلاش‌دلِ رهبان‌کیش
که به شمشیر جفا جز دل عشاق نَخَست
اندر آن وقت که جاسوس جمال رخ او
از پس پردهٔ پندار و هوا بیرون جست
هیچ ابدال ندیدی که درو درنگریست
که در آن ساعت زنّار چهل‌کرد نبست
گاه در خاک خرابات به جان بازنهاد
خاکیی را که ازین خاک شود خاک‌پرست
بر در کعبهٔ طامات چه لبیک زنیم
که به بتخانه نیابیم همی جای نشست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شور در شهر فکند آن بت زُنّارپرست
چون خرامان ز خرابات برون آمد مست
هوش مصنوعی: آن بت زُنّارپرست که شور و هیجان را در شهر پراکنده کرد، وقتی مست و شاداب از خرابات بیرون آمد، با خوشی و ناز راه می‌رفت.
پردهٔ راز دریده، قدحِ می در کف
شربت کفر چشیده، عَلَم کفر به دست
هوش مصنوعی: پردهٔ راز کنار رفته و کسی که جام می در دست دارد، طعم ناشناختگی و بی‌ایمانی را چشیده و پرچم بی‌دینی را به دست گرفته است.
شده بیرون ز در نیستی از هستی خویش
نیست حاصل شود آن را که برون شد از هست
هوش مصنوعی: انسانی که از چارچوب وجود و واقعیت‌های دنیوی خود خارج شده باشد، نمی‌تواند به چیز ارزشمندی دست یابد. زیرا تنها کسانی که در دنیای واقعی و وجود خود باقی مانده‌اند، می‌توانند به دستاوردهای معنوی و واقعی برسند.
چون بت است آن بتِ قلاش‌دلِ رهبان‌کیش
که به شمشیر جفا جز دل عشاق نَخَست
هوش مصنوعی: آن معشوقی که دل سنگی دارد و به رهبانیت مشغول است، مانند بت‌هایی است که فقط عشق دل‌باختگان را با شمشیر ظلم می‌زنند و از بین می‌برند.
اندر آن وقت که جاسوس جمال رخ او
از پس پردهٔ پندار و هوا بیرون جست
هوش مصنوعی: در زمانی که نشانه‌های زیبایی چهره‌اش از پس پردهٔ خیال و آرزوها نمایان شد.
هیچ ابدال ندیدی که درو درنگریست
که در آن ساعت زنّار چهل‌کرد نبست
هوش مصنوعی: در هیچ زمانی، هیچ شخص برجسته‌ای را ندیدی که به درون خود نگریسته باشد، زیرا در آن لحظه، او از بند بیداری و دغدغه‌ها رهایی یافته و از تعلقات دنیا آزاد شده است.
گاه در خاک خرابات به جان بازنهاد
خاکیی را که ازین خاک شود خاک‌پرست
هوش مصنوعی: گاهی در خرابه‌های مستی، به جان خود تکیه می‌کنم به کسی که از این خاک به خاک می‌افتد و به خاک پرستی می‌گراید.
بر در کعبهٔ طامات چه لبیک زنیم
که به بتخانه نیابیم همی جای نشست
هوش مصنوعی: ما در جایی که آتشفتگی و آشفتگی‌های زیاد وجود دارد، چگونه می‌توانیم لبیک بگوییم و به کعبه نزدیک شویم، در حالی که به یک بت‌خانه می‌رسیم و جایی برای نشستن نمی‌یابیم؟

خوانش ها

شمارهٔ ۷۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1398/10/16 19:01
علی

سلام خسته نباشید آقا مطمئن هستید وزن این شعر فعلاتن میشه؟یا کدوم اختیار شاعری یا قاعده عروضی وزن این شعر فعلاتن شده؟اگر توضیح بدید متشکرم

1400/08/17 08:11
مهرگان

اختیار فاعلاتن به جای فعلاتن.

1399/09/14 11:12

پرده راز نه پرده شرم ،شربت کفر نه شربت خمر