گنجور

شمارهٔ ۷

جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آمیز را
زنگیان سجده برند آن زلف جان آویز را
توبه و پرهیز کردم ننگرم زین بیش من
زلف جان آویز را یا چشم رنگ آمیز را
گر لب شیرین آن بت بر لب شیرین بدی
جان مانی سجده کردی صورت پرویز را
با چنان زلف و چنان چشم دلاویز ای عجب
جای کی ماند درین دل توبه و پرهیز را
جان ما می را و قالب خاک را و دل ترا
وین سر طناز پر وسواس تیغ تیز را
شربت وصل تو ماند نوبهار تازه را
ضربت هجر تو ماند ذوالفقار تیز را
گر شب وصلت نماید مر شب معراج را
نیک ماند روز هجرت روز رستاخیز را
اهل دعوی را مسلم باد جنات النعیم
رطل می‌باید دمادم مست بیگه خیز را
آتش عشق سنایی تیز کن ای ساقیا
در دهیدش آب انگور نشاط‌انگیز را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آمیز را
زنگیان سجده برند آن زلف جان آویز را
هوش مصنوعی: چشم سحرآمیز همیشه در خدمت خواهد بود و زنگیان (دست‌وپا بسته‌ها) با سجده به زلف جان‌فزای او احترام می‌گذارند.
توبه و پرهیز کردم ننگرم زین بیش من
زلف جان آویز را یا چشم رنگ آمیز را
هوش مصنوعی: من از کرده‌هایم پشیمان شده‌ام و خودداری می‌کنم، اما نمی‌توانم از زیبایی زلف دلربا و چشم‌های جذاب او چشم بپوشم.
گر لب شیرین آن بت بر لب شیرین بدی
جان مانی سجده کردی صورت پرویز را
هوش مصنوعی: اگر لب‌های شیرین آن معشوق بر لب‌های شیرینت می‌بود، جانت را نیز فدای او می‌کردی و در برابر زیبایی پرویز (که نمادی از جذابیت و زیبایی است) سجده می‌کردی.
با چنان زلف و چنان چشم دلاویز ای عجب
جای کی ماند درین دل توبه و پرهیز را
هوش مصنوعی: با آن موی زیبا و آن چشمان جذاب، عجیب است که در دل من جایی برای توبه و پرهیز باقی مانده است.
جان ما می را و قالب خاک را و دل ترا
وین سر طناز پر وسواس تیغ تیز را
هوش مصنوعی: جان ما مایم، در حالیکه وجود ما از خاک تشکیل شده است. دل ما برای توست و این سر طناز با دقت و حساسیت، مانند تیغ تیزی است.
شربت وصل تو ماند نوبهار تازه را
ضربت هجر تو ماند ذوالفقار تیز را
هوش مصنوعی: دوست داشتن تو برای من مانند نوشیدن شربت در بهار است که تازگی و شادابی می‌آورد، در حالی که دوری تو مانند ضربه‌ای دردناک و تند است که همچون شمشیر ذوالفقار بر من فرود می‌آید.
گر شب وصلت نماید مر شب معراج را
نیک ماند روز هجرت روز رستاخیز را
هوش مصنوعی: اگر شب وصالت فرا برسد، شب معراج نیز خوب خواهد بود و روز هجرت مانند روز رستاخیز باقی خواهد ماند.
اهل دعوی را مسلم باد جنات النعیم
رطل می‌باید دمادم مست بیگه خیز را
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به افرادی دارد که ادعاهای بزرگی می‌کنند و بهشت را برای خود تضمین می‌دانند. اما به نتیجه‌گیری مهمی می‌پردازد؛ برای رسیدن به این مقام و لذت‌های بهشتی، نیاز به تلاش و زحمت مداوم است. در واقع، افرادی که فقط به ادعا بسنده می‌کنند، در واقع دور از حقیقت‌اند و برای رسیدن به آرامش و شادی واقعی باید تلاش کنند و سعی کنند زودتر به اهدافشان برسند.
آتش عشق سنایی تیز کن ای ساقیا
در دهیدش آب انگور نشاط‌انگیز را
هوش مصنوعی: ای ساقی، شراب شادی‌بخش را برایم بیاور و آتش عشق سنایی را شعله‌ورتر کن.

خوانش ها

شمارهٔ ۷ به خوانش عندلیب
شمارهٔ ۷ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/04/29 03:06
شهرزاد

کلمه ی اول بیت اول «جادوان» است به معنی جادوگران.

1392/04/29 03:06
کیخا

جادو در پهلوی یاتوک بوده است ، کت و کنداک هم می شده جادوگر که در گرشاسپنامه کید امده و کندا صفت و ستای خداوند شمر ده شده است یعنی دانا .

1392/04/29 03:06
کیخا

جادوورز هم جادوگر است

1397/07/25 00:09
آرمان فاتح

سلام
براساس نسخه‌ی مدرس رضوی، به‌جای «جاودان» در مصرع اول از بیت یکم، باید بگذارید: «جادوان».

1399/01/29 10:03
محمد

بیت آخر تضمین از شعر سنایی است