شمارهٔ ۵۱
گر تو پنداری ترا لطف خدایی نیست هست
بر سر خوبان عالم پادشایی نیست هست
ور چنان دانی که جان پاکبازان را ز عشق
با جمال خاکپایت آشنایی نیست هست
ور گمانت آید که گاه دل ربودن در سماع
روی و آوازت هلاک پارسایی نیست هست
ور تو اندیشی که گاه گوهر افشاندن ز لعل
از لبت گم بودگان را رهنمایی نیست هست
ور تو پنداری که چون برداری از رخ زلف را
از تو قندیل فلک را روشنایی نیست هست
ور چنان دانی ترا روز قیامت از خدای
از پی خون چو من عاشق جزایی نیست هست
ور تو بسگالی که با این حسن و خوبی مر ترا
خوی بد عهدی و رسم بی وفایی نیست هست
ور همی دانی که بر خاک سر کویت ز خون
صد هزاران قطره از چشم سنایی نیست هست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر تو پنداری ترا لطف خدایی نیست هست
بر سر خوبان عالم پادشایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر فکر میکنی که لطف خداوندی به تو نیست، باید بدانی که در دنیای خوبان، نشانی از قدرت و سلطنت او وجود دارد.
ور چنان دانی که جان پاکبازان را ز عشق
با جمال خاکپایت آشنایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر میدانی که جان انسانهای پاکباز از عشق به زیبایی خاک پای تو آگاهی ندارد، پس وجود تو چیست؟
ور گمانت آید که گاه دل ربودن در سماع
روی و آوازت هلاک پارسایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر فکر میکنی که در زمان شادی و موسیقی دلربایی کردن موجب آسیب به پاکی و پرهیزگاریات نمیشود، سخت در اشتباهی.
ور تو اندیشی که گاه گوهر افشاندن ز لعل
از لبت گم بودگان را رهنمایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر فکر کنی که تو میتوانی با سخنان شیرین و گوهرگونت، افرادی را که در تاریکی و ناامیدی هستند نجات دهی و به راهی درست هدایت کنی، این کار همیشه امکانپذیر نیست.
ور تو پنداری که چون برداری از رخ زلف را
از تو قندیل فلک را روشنایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر فکر میکنی که وقتی من از چهرهات زلف را برمیدارم، دیگر هیچ نور و روشنی در آسمان وجود ندارد، سخت در اشتباهی.
ور چنان دانی ترا روز قیامت از خدای
از پی خون چو من عاشق جزایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر بدانی که در روز قیامت، خدا به خاطر عشق و محبت به من، که در پی خون و انتقام نیستم، چگونه جزایی نخواهد داد، شگفتزده خواهی شد.
ور تو بسگالی که با این حسن و خوبی مر ترا
خوی بد عهدی و رسم بی وفایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر تو دارای خوبیها و زیباییهایی هستی، چرا باید به خوی بدعهدی و رفتار بیوفایی از خود نشان دهی؟
ور همی دانی که بر خاک سر کویت ز خون
صد هزاران قطره از چشم سنایی نیست هست
هوش مصنوعی: اگر میدانی، بر زمین کنار کوچهات، از اشک سنایی، صدها هزار قطره خون چکیده است.