گنجور

شمارهٔ ۵

باز تابی در ده آن زلفین عالم سوز را
باز آبی بر زن آن روی جهان افروز را
باز بر عشاق صوفی طبع صافی جان گمار
آن دو صف جادوی شوخ دلبر جان دوز را
باز بیرون تاز در میدان عقل و عافیت
آن سیه پوشان کفر انگیز ایمان‌سوز را
سر برآوردند مشتی گوشه گشته چون کمان
باز در کار آر نوک ناوک کین توز را
روزها چون عمر بد خواه تو کوتاهی گرفت
پاره‌ای از زلف کم کن مایه‌ای ده روز را
آینه بر گیر و بنگر گر تماشا بایدت
در میان روی نرگس بوستان افروز را
لب ز هم بردار یک دم تا هم اندر تیر ماه
آسمان در پیشت اندر جل کشد نوروز را
نوگرفتان را ببوسی بسته گردان بهر آنک
دانه دادن شرط باشد مرغ نو آموز را
بر شکن دام سنایی ز آن دو تا بادام از آنک
دام را بادام تو چون سنگ باشد گوز را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

شمارهٔ ۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1387/05/07 12:08
مرجان فردوسی

این غزلی است که سعدی هم از آن استقبال کرده.
" دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را / تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را"
یک پیشنهاد کلی دارم. ای کاش برای صفحات مستقل شعر امکان پرینت بگذارید. من برای چاپ اشعاری که نیاز دارم باید هر شعر را به word منتقل کنم تا بتوانم در اندازه و فونت دلخواهم از آن پرینت بگیرم که بسیار وقت گیر و مشکل ساز است.

1398/09/25 02:11
امین کیخا

نوگیر صفت بازشکاری است یعنی پرنده ای که تازه گیرافتاده است و چشمش را کوک میزنند و خوراک میدهند تا به صاحبش عادت بکند .

1401/11/28 09:01
امیرالملک

این غزل از شاهکارهای غزل سنایی است 

فقط همین مصرع را ببینید

باز در کار آر نوک ناوک کین‌توز را