گنجور

شمارهٔ ۴

باز بر عاشق فروش آن سوسن آزاد را
باز بر خورشید پوش آن جوشن شمشاد را
باز چون شاگرد مومن در پس تخته نشان
آن نکو دیدار شوخ کافر استاد را
ناز چون یاقوت گردان خاصگان عشق را
در میان بحر حیرت لولو فریاد را
خویشتن بینان ز حسنت لافگاهی ساختند
هین ببند از غمزه درها کوی عشق آباد را
هر چه بیدادست بر ما ریز کاندر کوی داد
ما به جان پذرفته‌ایم از زلف تو بیداد را
گیرم از راه وفا و بندگی یک سو شویم
چون کنیم ای جان بگو این عشق مادرزاد را
زین توانگر پیشگان چیزی نیفزاید ترا
کز هوس بردند بر سقف فلک بنیاد را
قدر تو درویش داند ز آنکه او بیند مقیم
همچو کرکس در هوا هفتاد در هفتاد را
خوش کن از یک بوسهٔ شیرین‌تر از آب حیات
چو دل و جان سنایی طبع فرخ‌زاد را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز بر عاشق فروش آن سوسن آزاد را
باز بر خورشید پوش آن جوشن شمشاد را
هوش مصنوعی: دوباره به عاشق آن گل آزاد نگاه کن، که به مانند خورشید، پوشش مجلل و زیبای خود را بر تن دارد.
باز چون شاگرد مومن در پس تخته نشان
آن نکو دیدار شوخ کافر استاد را
هوش مصنوعی: پس از مدتی که به درس و آموزش مشغول بود، دوباره مانند یک شاگرد مؤمن که در کلاس درس نشسته، تصویر زیبای استاد شوخی را که بی‌عقیده است، مشاهده کرد.
ناز چون یاقوت گردان خاصگان عشق را
در میان بحر حیرت لولو فریاد را
هوش مصنوعی: ناز و زیبایی مانند یاقوت، در میان عاشقان که در بحر حیرت غرق شده‌اند، مانند یک مروارید فریاد می‌زند.
خویشتن بینان ز حسنت لافگاهی ساختند
هین ببند از غمزه درها کوی عشق آباد را
هوش مصنوعی: خود را از زیبایی تو می‌آرایند و در این میان توجه کن که با نگاه‌هایت درهای کوی عشق را نبندند.
هر چه بیدادست بر ما ریز کاندر کوی داد
ما به جان پذرفته‌ایم از زلف تو بیداد را
هوش مصنوعی: هر بلایی که بر ما می‌آید، ناشی از آن است که ما در خیابان عدالت، به خاطر عشق تو، ناملایمات و سختی‌ها را با جان و دل می‌پذیریم.
گیرم از راه وفا و بندگی یک سو شویم
چون کنیم ای جان بگو این عشق مادرزاد را
هوش مصنوعی: اگر ما از مسیر وفا و بندگی جدا شویم، چه باید کنیم؟ ای جان، به من بگو درباره این عشق که از ابتدا وجود داشته است.
زین توانگر پیشگان چیزی نیفزاید ترا
کز هوس بردند بر سقف فلک بنیاد را
هوش مصنوعی: از توانگرانی که در گذشته بوده‌اند، هیچ چیز به تو افزوده نمی‌شود، زیرا آنها از آرزوهای خود فراتر رفته و بنیاد آسمان را ساخته‌اند.
قدر تو درویش داند ز آنکه او بیند مقیم
همچو کرکس در هوا هفتاد در هفتاد را
هوش مصنوعی: قدر و ارزش تو را تنها درویش می‌داند، زیرا او مانند کرکسی که در آسمان می‌چرخد، همواره در جستجوی بالاترین مقام‌ها و اندازه‌هاست.
خوش کن از یک بوسهٔ شیرین‌تر از آب حیات
چو دل و جان سنایی طبع فرخ‌زاد را
هوش مصنوعی: به لذتی بپرداز که از یک بوسه به‌دست می‌آید، لذتی که از آب زندگی نیز شیرین‌تر است، چون دل و روح سنایی، شاعر خوشبخت را شاد و سرزنده می‌کند.

خوانش ها

شمارهٔ ۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/08/30 16:10
امین کیخا

شمشاد یعنی گیاهی که در سرما شاد است . شم و سم در پارسی هر دو معنی سرما میدهند . مانند شمیران و سمیرم .

1394/08/30 16:10
امین کیخا

کرکس یعنی مرغ خورنده . در این واژه کرکا به معنای مرغ است و استی معنای خوردن میدهد و این واژه از اوستا تا دری زنده مانده است باید به eat انگلیسی و نیز ایثن آلمانی دقت کرد همه همریشه هستند چند لغت دیگر در پارسی بجر کرکس داریم که در آن باز اس و اش معنای خوردن میدهد یکی خود آش و دیگری ناشتا که معنای ناخورده میدهد .
تفسیر واژه ی کرکس از شادروان پورداود بود و ناشتا را در کتاب ناصر انقطاع دیدم

1394/08/02 15:11
بی سواد

به گمانم آن سرم است که سرد شده است و سرما

1401/06/27 20:08
Abbasrapper

درود بر همگی، بیت سوم و نهم رو اگه کسی میدونه توضیح و تفسیر کنه ممنون