شمارهٔ ۴۹
روی تو ای دلفروز گر نه چو ماهست
زلف سیه زو چرا بدر دو تا هست
روی چو ماه تو گرچه مایهٔ نور است
موی سیاه تو گرچه اصل گناهست
شاه بتانی و عاشقانت سپاهند
ماه زمینی و آسمانت کلاهست
رسم چنانست که ماه راه نماید
چونکه ز ماه تو خلق گمشده راهست
موی سپیدم ز اشک سرخ چو خونست
روی امیدم ز رنج عشق سیاهست
حال تو ای ماه روی چیست که باری
دور ز روی تو حال بنده تباهست
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی تو ای دلفروز گر نه چو ماهست
زلف سیه زو چرا بدر دو تا هست
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و جذاب تو حتی اگر به زیبایی ماه نباشد، اما چرا موی سیاه تو مانند دو ماه درخشان است؟
روی چو ماه تو گرچه مایهٔ نور است
موی سیاه تو گرچه اصل گناهست
هوش مصنوعی: چهرهات مانند ماه نورانی است، اما موهای سیاهت هرچند نماد گناه به شمار میآید.
شاه بتانی و عاشقانت سپاهند
ماه زمینی و آسمانت کلاهست
هوش مصنوعی: تو ای معشوق زیبا، عاشقان تو مانند سپاهی هستند. ماه در آسمان و زمین، مانند کلاهی است که بر سر زیبایی تو نهاده شده است.
رسم چنانست که ماه راه نماید
چونکه ز ماه تو خلق گمشده راهست
هوش مصنوعی: رسم بر این است که ماه، به عنوان راهنما عمل کند، چون مردم گمشده همچون آن ماه راه خود را پیدا میکنند.
موی سپیدم ز اشک سرخ چو خونست
روی امیدم ز رنج عشق سیاهست
هوش مصنوعی: موهای سپید من از اشکهای سرخ به رنگ خون است و چهرهام که مظهر امید است، به خاطر درد عشق سیاه و تیره است.
حال تو ای ماه روی چیست که باری
دور ز روی تو حال بنده تباهست
هوش مصنوعی: حال و روز تو ای ماه روی، چیست که دوریات باعث پریشانی و نابسامانی حال بنده شده است؟