گنجور

شمارهٔ ۴۲۲

الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی
که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی
کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم
ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی
نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم
که از ما اندرین عالم نخواهد ماند جز نامی
همی خور بادهٔ صافی ز غم آن به که کم لافی
که هرگز عالم جافی نگیرد با کس آرامی
منه بر خط گردون سر ز عمر خویش بر خور
که عمرت را ازین خوشتر نخواهد بود ایامی
چرا باشی چو غمناکی مدار از مفلسی باکی
که ناگاهان شوی خاکی ندیده از جهان کامی
مترس از کار نابوده مخور اندوه بیهوده
دل از غم دار آسوده به کام خود بزن گامی
ترا دهرست بدخواهی نشسته در کمین‌گاهی
ز غداری به هر راهی بگسترده ترا دامی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی
که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی
هوش مصنوعی: ای محبوب ساقی، برایم جامی پر از می کن که در این دنیا هیچ نشانه‌ای از سرانجام کارم نیست.
کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم
ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی
هوش مصنوعی: اکنون که توبه‌ام را شکسته‌ام و در کنار تو نشسته‌ام، باید که هر لحظه جام شراب را به دستم بدهی.
نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم
که از ما اندرین عالم نخواهد ماند جز نامی
هوش مصنوعی: نباید تا حد زیادی غصه خورد و باید با خوشحالی زندگی کرد، زیرا در این دنیا چیزی جز نام و یاد ما باقی نخواهد ماند.
همی خور بادهٔ صافی ز غم آن به که کم لافی
که هرگز عالم جافی نگیرد با کس آرامی
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب صاف و خالص، بهتر است از اینکه زیاد دربارهٔ چیزها صحبت کنیم. زیرا هیچ‌گاه کسی در این دنیا به آرامش واقعی نمی‌رسد.
منه بر خط گردون سر ز عمر خویش بر خور
که عمرت را ازین خوشتر نخواهد بود ایامی
هوش مصنوعی: سر خود را به دور دایره‌ی آسمان نزن و نگذار که فکر عمرت را براند که این دوران، از این بهتر نخواهد بود.
چرا باشی چو غمناکی مدار از مفلسی باکی
که ناگاهان شوی خاکی ندیده از جهان کامی
هوش مصنوعی: چرا نگران و غمگین باشی؟ نگذار مشکلات تو را آزار دهد، زیرا ناگهان ممکن است به خاک سپرده شوی و هرگز از زیبایی‌های جهان چیزی ندیده باشی.
مترس از کار نابوده مخور اندوه بیهوده
دل از غم دار آسوده به کام خود بزن گامی
هوش مصنوعی: از کارهای بی‌فایده نترس و دلت را از غم‌ها آزاد کن. با خیالی آسوده قدمی به سوی خواسته‌هایت بردار.
ترا دهرست بدخواهی نشسته در کمین‌گاهی
ز غداری به هر راهی بگسترده ترا دامی
هوش مصنوعی: زمانه بدخواهی، در حال کمین است و با ترفندهای خود، در هر مسیر به دنبال به دام انداختن توست.

حاشیه ها

1391/04/13 15:07
ناشناس

با سلام و تشکر بسیار از زحمات گرداندگان این مجموعه ارزشمند ادب، به نظر می رسد مصرع اول بیت پنجم دچار نقصان می باشد بطور مثال اگر به جای "خویش" از "خویشتن" استفاده شود وزن و اهنگ شعر تکمیل می شود.

1399/03/31 07:05
محمد تقی کمالی سبزواری

با درود و سپاس بسیار از کار ارزشمند فرهنگی شما بنطر بنده هم در بیت پنجم سکته ای احساس میشود که باین طریق روان تر است:
منه بر خط گردون سر، ز عمر خویش بر میخور