شمارهٔ ۴۱۸
ای گل آبدار نوروزی
دیدنت فرخی و فیروزی
ای فروزنده از رخانت جان
آتش عشق تا کی افروزی؟
دل بدخواه سوز اندر عشق
چون که دلهای عاشقان سوزی
از لب آموز خوب مذهب خوب
از دو زلفین چه تنبل آموزی؟
ای دریده دل من از غم عشق
زان لب چون عقیق کی دوزی؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای گل آبدار نوروزی
دیدنت فرخی و فیروزی
هوش مصنوعی: ای گل زیبای بهاری، دیدن تو باعث خوشحالی و شادی است.
ای فروزنده از رخانت جان
آتش عشق تا کی افروزی؟
هوش مصنوعی: ای نورانی که از چهرهات شعلههای عشق ساطع میشود، تا چه زمانی این آتش را روشن نگه میداری؟
دل بدخواه سوز اندر عشق
چون که دلهای عاشقان سوزی
هوش مصنوعی: دل کسی که حسود و بدخواه است، در عشق به عذاب میافتد، زیرا دلهای عاشقان همیشه دارای شوری و سوز است.
از لب آموز خوب مذهب خوب
از دو زلفین چه تنبل آموزی؟
هوش مصنوعی: از حرفهای زیبا و آموزنده لبهای کسی که دیندار و نیکو است، چیزهای ارزشمندی میتوان آموخت. اما تو در آموختن از زلفهای او، چه کاهلی میکنی؟
ای دریده دل من از غم عشق
زان لب چون عقیق کی دوزی؟
هوش مصنوعی: ای دل شکسته من از درد عشق، چه زمانی تار و پود این غم را به لبانم دوزی تا از آن جواهرگون شود؟

سنایی