شمارهٔ ۳۹۹
باز این چه عیاری را شب پوش نهادستی
آشوب دل ما را بر جوش نهادستی
باز آن چه شگرفی را بر شعلهٔ کافوری
صد کژدم مشکین را بر جوش نهادستی
در حجرهٔ مهجوران چون کلبهٔ زنبوران
هم نیش کشیدستی هم نوش نهادستی
در غارت بی باران چون عادت عیاران
هم چشم گشادستی هم گوش نهادستی
ای روز دو عالم را پوشیده کلاه تو
نامش به چه معنی را شبپوش نهادستی
از جزع تو اقلیمی در شور و تو از شوخی
لعل شکرافشان را خاموش نهادستی
از کشی و چالاکی پیران طریقت را
صد غاشیه از عشقت بر دوش نهادستی
سحرا گه تو کردستی تا نام سنایی را
با آنهمه هوشیاری بی هوش نهادستی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز این چه عیاری را شب پوش نهادستی
آشوب دل ما را بر جوش نهادستی
هوش مصنوعی: این چه نوع زیبایی است که با ظاهر شب خود را پوشاندهای و دل ما را در هم ریختهای؟
باز آن چه شگرفی را بر شعلهٔ کافوری
صد کژدم مشکین را بر جوش نهادستی
هوش مصنوعی: باز هم تو آن شگفتی را بر آتش کافوری قرار دادی که صد کژدم سیاه را به جوش آوردی.
در حجرهٔ مهجوران چون کلبهٔ زنبوران
هم نیش کشیدستی هم نوش نهادستی
هوش مصنوعی: در اتاق کسانی که دور افتادهاند، مانند کندوی زنبوران، هم اذیت میکنند و هم خوشی فراهم میکنند.
در غارت بی باران چون عادت عیاران
هم چشم گشادستی هم گوش نهادستی
هوش مصنوعی: در محیطی که باران نمیبارد و زندگی سخت است، مانند دزدان و ناآرامان، تو هم به جستجوی چیزهای بیشتر هستی و هم به حرفها و صداها گوش میدهی.
ای روز دو عالم را پوشیده کلاه تو
نامش به چه معنی را شبپوش نهادستی
هوش مصنوعی: ای روزی که دو جهان را در بر گرفتهای، چرا به نام خود کلاهی نگذاردهای و شب را به پوشش خود درآوردهای؟
از جزع تو اقلیمی در شور و تو از شوخی
لعل شکرافشان را خاموش نهادستی
هوش مصنوعی: به خاطر نگرانی و اضطراب تو، دنیایی از هیجان ایجاد شده و تو با لحن شوخی و بازیگوشی، درخشندگی لعل را خاموش کردهای.
از کشی و چالاکی پیران طریقت را
صد غاشیه از عشقت بر دوش نهادستی
هوش مصنوعی: به خاطر تلاشی که برای عشق ورزی کردهای، حالا به گونهای در خدمت روحانیون و رهبران طریقت قرار گرفتهای که بار سنگینی از محبت و عشق را بر دوش خود احساس میکنی.
سحرا گه تو کردستی تا نام سنایی را
با آنهمه هوشیاری بی هوش نهادستی
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به زمانی است که تو در دل صحرا فعالیتی انجام دادی به گونهای که نام سنایی، شاعر بزرگ، با تمام دقت و هوشیاری به بیهوشی و نسیان سپرده شد. یعنی همه چیز به گونهای پیش رفت که حتی یاد او نیز فراموش شده است.
حاشیه ها
1397/04/22 16:07
نادر..
در حجره ی مهجوران چون کلبه ی زنبوران
هم نیش کشیدستی، هم نوش نهادستی!..

سنایی