شمارهٔ ۳۹۸
غالیه بر عاج برآمیختی
مورچه از عاج برانگیختی
بر گل سرخ ای صنم دلربای
رغم مرا مشک سیه بیختی
روز فروزنده به روی و مرا
با شب تاریک برآمیختی
اشک رخ من چو عقیق و زرست
تا شبه از سیم درآویختی
با دل من نرد جفا باختی
بر سر من گرد بلا بیختی
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غالیه بر عاج برآمیختی
مورچه از عاج برانگیختی
هوش مصنوعی: با چاشنیهای معطر و خوشبو بر روی استخوانهای عاج، مورچه را به حرکت درآوردی.
بر گل سرخ ای صنم دلربای
رغم مرا مشک سیه بیختی
هوش مصنوعی: ای معشوقه زیبا، بر روی گل سرخ من، دلی را که دوست داشتی، با عطر سیاه خود آغشته کردی.
روز فروزنده به روی و مرا
با شب تاریک برآمیختی
هوش مصنوعی: تو با چهره درخشان خود روز را برای من روشن کردی و شب تاریک را از زندگیام برداشت کردی.
اشک رخ من چو عقیق و زرست
تا شبه از سیم درآویختی
هوش مصنوعی: اشکهای چهرهام مانند عقیق و طلاست، تا زمانی که شب را با زنجیری از نقره تزیین کردی.
با دل من نرد جفا باختی
بر سر من گرد بلا بیختی
هوش مصنوعی: تو با دل من بازی نکن و بر من سختی نیاوردهای، چون بر سر من باران مصیبت ریختی.

سنایی