شمارهٔ ۳۸۶
این چه رنگست برین گونه که آمیختهای
این چه شورست که ناگاه برانگیختهای
خوابم از دیده شده غایب و دیگر به چه صبر
تا تو غایب شدهای از من و بگریختهای
رخ زردم به گلی ماند نایافته آب
کابرویم همه از روی فرو ریختهای
چو فسون دانم کردن چه حیل دانم ساخت
تا بدانم که تو در دام که آویختهای
پس برآمیخت ندانم به جهان جز با تو
که تو شمشاد به گلبرگ برآمیختهای
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این چه رنگست برین گونه که آمیختهای
این چه شورست که ناگاه برانگیختهای
هوش مصنوعی: این چه رنگ و حالتی است که بر چهرهات دیده میشود و چه حس و انگیزهای است که به ناگهان در درونت ایجاد شده است؟
خوابم از دیده شده غایب و دیگر به چه صبر
تا تو غایب شدهای از من و بگریختهای
هوش مصنوعی: خوابم از چشمانم دور شده و دیگر چگونه میتوانم صبر کنم وقتی تو از من دوری و رفتهای؟
رخ زردم به گلی ماند نایافته آب
کابرویم همه از روی فرو ریختهای
هوش مصنوعی: چهرهام مانند گلی است که پژمرده و بیآب شده است، و همه این حال و روزم به خاطر این است که از روی محبت و زیباییات افتادهام.
چو فسون دانم کردن چه حیل دانم ساخت
تا بدانم که تو در دام که آویختهای
هوش مصنوعی: من میدانم که چگونه جادو و فریب بسازم، اما نمیدانم چطور بفهمم که تو در دام چه چیزی گرفتار شدهای.
پس برآمیخت ندانم به جهان جز با تو
که تو شمشاد به گلبرگ برآمیختهای
هوش مصنوعی: تنها با تو میتوانم به زندگی ادامه دهم، چرا که تو همچون شمشادی هستی که با گلبرگها آمیخته شدهای و زیبایی تو در هارمونی با طبیعت تبلور یافته است.

سنایی