گنجور

شمارهٔ ۳۷۹

از عشق آن دو نرجس وز مهر آن دو لاله
بی خواب و بی‌قرارم چون بر گلت کلاله
خدمت کنم به پیشت همچون صراحی از جان
تا برنهی لبم را بر لبت چون پیاله
تا روز ژاله بارد از چشم همچو رودم
آری نکو نماید بر روی لاله ژاله
دارم هزار بوسه بر روی و چشم تو من
گر میدهی وگرنه بیرون کنم قباله
مهمان حسن داری سیر از پی خرد را
مر تشنگان خود را ندهی یک پیاله

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از عشق آن دو نرجس وز مهر آن دو لاله
بی خواب و بی‌قرارم چون بر گلت کلاله
هوش مصنوعی: از عشق آن دو نرجس و عشق آن دو لاله، بی‌خوابی و بی‌قراری مرا فراگرفته است. وقتی که بر گل تو، گلدسته‌ای ببینم.
خدمت کنم به پیشت همچون صراحی از جان
تا برنهی لبم را بر لبت چون پیاله
هوش مصنوعی: من با جان و دل در خدمت تو هستم، تا زمانی که بتوانم لب‌هایم را به لب‌هایت نزدیک کنم، مانند پیاله‌ای که محتویاتش را به تو می‌نوشاند.
تا روز ژاله بارد از چشم همچو رودم
آری نکو نماید بر روی لاله ژاله
هوش مصنوعی: تا زمانی که باران می‌بارد و اشک‌هایم مانند رود جاری است، زیبایی لاله‌ها در روز بارانی بیشتر خود را نشان می‌دهد.
دارم هزار بوسه بر روی و چشم تو من
گر میدهی وگرنه بیرون کنم قباله
هوش مصنوعی: من هزار بوسه بر پیشانی و چشمانت دارم؛ اگر آنها را به من بدهی، خوب است و در غیر این صورت، باید این عشق را کنار بگذارم.
مهمان حسن داری سیر از پی خرد را
مر تشنگان خود را ندهی یک پیاله
هوش مصنوعی: اگر مهمان حسن داری و سیر از عشق و خرد هستی، نباید به تشنگان خود حتی یک پیاله آب هم بدهی.