گنجور

شمارهٔ ۳۷۵

ای من مه نو به روی تو دیده
واندر تو ماه نو بخندیده
تو نیز ز بیم خصم اندر من
از دور نگاه کرده دزدیده
بنموده فلک مه نو و خود را
در زیر سیاه ابر پوشیده
تو نیز مه چهارده بنمای
بردار ز روی زلف ژولیده
کی باشد کی که در تو آویزم
چون در زر و سیم مرد نادیده
تو روی مرا به ناخنان خسته
من دو لب تو به بوسه خاییده
ای تو چو پری و من ز عشق تو
خود را لقبی نهاده شوریده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای من مه نو به روی تو دیده
واندر تو ماه نو بخندیده
هوش مصنوعی: ای محبوب من، همچون ماه نو که بر چهره‌ات می‌نگرد و در زیبایی‌ات می‌خندد.
تو نیز ز بیم خصم اندر من
از دور نگاه کرده دزدیده
هوش مصنوعی: تو هم از دور به من نگاه کرده‌ای و از ترس دشمن، پنهانی نظاره می‌کنی.
بنموده فلک مه نو و خود را
در زیر سیاه ابر پوشیده
هوش مصنوعی: آسمان ماه نو را نشان داده، ولی خودش را زیر ابرهای تیره پنهان کرده است.
تو نیز مه چهارده بنمای
بردار ز روی زلف ژولیده
هوش مصنوعی: به تو نیز پیشنهاد می‌کنم که همانند ماه تمام، زیبایی‌ات را به نمایش بگذاری و از گیسوی پریشان خود پرده‌برداری کنی.
کی باشد کی که در تو آویزم
چون در زر و سیم مرد نادیده
هوش مصنوعی: کیست که مانند طلا و نقره، در تو به دام بیفتد، چون کسی که تو را نمی‌شناسد؟
تو روی مرا به ناخنان خسته
من دو لب تو به بوسه خاییده
هوش مصنوعی: چهره‌ات مرا به یاد ناخن‌های خسته‌ام می‌اندازد و لب‌های تو به بوسه‌ای آغشته است.
ای تو چو پری و من ز عشق تو
خود را لقبی نهاده شوریده
هوش مصنوعی: تو مانند یک پری هستی و من از عشق تو به خود لقب دیوانه‌ای داده‌ام.