گنجور

شمارهٔ ۳۵۸

باز افتادیم در سودای تو
از نشاط آن رخ زیبای تو
دستمان گیر الله الله زینهار
زان که بنهادیم سر در پای تو
باز ما را جاودان در بند کرد
حلقهٔ زلفین عنبرسای تو
باز کاسد کرد در بازار عشق
عقل ما را لعل روح افزای تو
ما دو صد منزل دوان باز آمدیم
مردمی کن یک قدم باز آی تو
روی سوی عشق تو آورده‌ایم
گرچه آگه نیستیم از رای تو
با ملاحت خود سراسر نقش کرد
نیکویی بر روی چون دیبای تو
باز ما را عالمی چون حلقه کرد
آن دو چشم جادوی رعنای تو
مر سنایی را کنون تا جاودان
در پذیرش تا بود مولای تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز افتادیم در سودای تو
از نشاط آن رخ زیبای تو
هوش مصنوعی: ما دوباره در آرزوی تو غرق شدیم، به خاطر شادابی و زیبایی چهره‌ات.
دستمان گیر الله الله زینهار
زان که بنهادیم سر در پای تو
هوش مصنوعی: دست ما را بگیر، ای خدا، از تو یاری می‌طلبیم. زینت ما این است که سر نیاز را به پای تو گذاشته‌ایم.
باز ما را جاودان در بند کرد
حلقهٔ زلفین عنبرسای تو
هوش مصنوعی: حلقه‌های زلف‌های معطر تو بار دیگر ما را به طور همیشگی در بند و اسیر کرده است.
باز کاسد کرد در بازار عشق
عقل ما را لعل روح افزای تو
هوش مصنوعی: در بازار عشق، عقل ما با زیبایی و جذابیت تو بی‌اهمیت شده است.
ما دو صد منزل دوان باز آمدیم
مردمی کن یک قدم باز آی تو
هوش مصنوعی: ما دو صد منزل را با شتاب پیمودیم، اکنون برمی‌گردیم. ای انسان، یک قدم نزدیک‌تر بیا.
روی سوی عشق تو آورده‌ایم
گرچه آگه نیستیم از رای تو
هوش مصنوعی: ما به سوی عشق تو آمده‌ایم، هرچند از نظر تو و خواسته‌هایت بی‌خبر هستیم.
با ملاحت خود سراسر نقش کرد
نیکویی بر روی چون دیبای تو
هوش مصنوعی: زیبایی و دلنوازی او به قدری است که مانند یک پارچه ی گرانبها، تمام سطح وجودش را پر از نیکویی و جذابیت کرده است.
باز ما را عالمی چون حلقه کرد
آن دو چشم جادوی رعنای تو
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و سحرآمیز تو، دوباره ما را به دنیایی متفاوت و شگفت‌انگیز وارد کردند.
مر سنایی را کنون تا جاودان
در پذیرش تا بود مولای تو
هوش مصنوعی: سنایی را اکنون تا همیشه در پذیرش قرار ده، تا زمانی که مولای تو باشد.