گنجور

شمارهٔ ۳۵۷

عاشقم بر لعل شکرخای تو
فتنه‌ام بر قامت رعنای تو
ماه بر راه اوفتاد از روی تو
سرو شرمنده شد از بالای تو
پوست در تن خشک دارم همچو چنگ
از هوای چنگ روح‌افزا‌ی تو
جان من شد مسکن رنج و بلا
تا دل مسکین من شد جای تو
مرده را زنده کنی ز آوای خویش
پس دم عیسی شده‌ست آوای تو
باز بنما روی خود ای ماه‌روی
گر پی وصلت بود سودای تو
تو دهی بوسه همی بر چنگ خویش
من دهم بوسه همی بر پای تو
گر سنایی گه‌گهی توبه کند
توبهٔ او بشکند لب‌های تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقم بر لعل شکرخای تو
فتنه‌ام بر قامت رعنای تو
هوش مصنوعی: من به زیبایی و شیرینی لب‌های تو عاشق هستم و در برابر قامت دلکش و graceful تو، غرق در جذب و وسوسه هستم.
ماه بر راه اوفتاد از روی تو
سرو شرمنده شد از بالای تو
هوش مصنوعی: ماه به خاطر زیبایی‌ها و روشنایی‌ات در راه او نشسته و به این ترتیب، سرو به خاطر جمال تو از شرم، سر به زیر آورده است.
پوست در تن خشک دارم همچو چنگ
از هوای چنگ روح‌افزا‌ی تو
هوش مصنوعی: پوست من سخت و خشک شده است مانند ساز چنگ، به خاطر هوای دل‌انگیز و روح‌افزای تو.
جان من شد مسکن رنج و بلا
تا دل مسکین من شد جای تو
هوش مصنوعی: زندگی من پر از درد و مشکلات شده است، اما دل بی‌نوا و بی‌پناهم خانه‌ات شده است.
مرده را زنده کنی ز آوای خویش
پس دم عیسی شده‌ست آوای تو
هوش مصنوعی: اگر صدای تو به گوش کسی برسد، حتی ممکن است مرده‌ای را هم زنده کند. پس صدای تو همین قدر تاثیرگذار و شگفت‌آور است که می‌توان آن را به دم عیسی تشبیه کرد.
باز بنما روی خود ای ماه‌روی
گر پی وصلت بود سودای تو
هوش مصنوعی: ای ماه زیبا، دوباره چهره‌ات را به من نشان بده، اگر خواهان وصال تو هستم.
تو دهی بوسه همی بر چنگ خویش
من دهم بوسه همی بر پای تو
هوش مصنوعی: تو به ساز خود بوسه می‌زنید و من به پای تو، بوسه‌ای می‌زنم.
گر سنایی گه‌گهی توبه کند
توبهٔ او بشکند لب‌های تو
هوش مصنوعی: هر وقت سنایی بخواهد توبه کند، توبه‌اش به خاطر لب‌های تو شکسته می‌شود.