گنجور

شمارهٔ ۳۵۶

تا کی از عشوه و بهانهٔ تو
چند ازین لابه و فسانهٔ تو
شور و آشوب در جهان افگند
غمزهٔ چشم جاودانهٔ تو
هیچ آشوب نیست در عالم
این چه فتنه‌ست در زمانهٔ تو
کعبهٔ عاشقان سوخته دل
هست امروز آستانهٔ تو
عاشقانت همی طواف کنند
گرد کوی و سرای و خانه تو
ای همایون همای کبک خرام
دل عشاق آشیانهٔ تو
عاشقانت همی به جان بخرند
انده عشق جاودانهٔ تو

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی از عشوه و بهانهٔ تو
چند ازین لابه و فسانهٔ تو
هوش مصنوعی: تا کی باید به خاطر حرکات و بهانه‌های تو ناله و شکایت کنم؟
شور و آشوب در جهان افگند
غمزهٔ چشم جاودانهٔ تو
هوش مصنوعی: نگاه خیره‌کننده و جذاب تو، در دل جهان شور و هیجانی بی‌پایان ایجاد کرده است.
هیچ آشوب نیست در عالم
این چه فتنه‌ست در زمانهٔ تو
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ مشکل و آشفتگی وجود ندارد، فقط گاهی در زندگی تو موجی از ناامنی و فتنه به‌وجود می‌آید.
کعبهٔ عاشقان سوخته دل
هست امروز آستانهٔ تو
هوش مصنوعی: امروز آستانهٔ تو، محلی است که عاشقان با دل‌های سوخته و داغیده، به آنجا روی می‌آورند.
عاشقانت همی طواف کنند
گرد کوی و سرای و خانه تو
هوش مصنوعی: عاشقانت دور خانه و محل تو می‌گردند و به آنجا سر می‌زنند.
ای همایون همای کبک خرام
دل عشاق آشیانهٔ تو
هوش مصنوعی: ای پرنده‌ی زیبای دل‌انگیز، عشاق در آشیانه‌ات سکونت دارند و به تو می‌بالند.
عاشقانت همی به جان بخرند
انده عشق جاودانهٔ تو
هوش مصنوعی: عاشقانت با تمام وجود خود غم عشق همیشگی تو را تحمل می‌کنند.