گنجور

شمارهٔ ۳۵۵

موی چون کافور دارم از سر زلفین تو
زندگانی تلخ دارم از لب شیرین تو
خاک بر سر کردم از طور رخ پر آب تو
سنگ بر دل بستم از جور دل سنگین تو
مونس من ماه و پروین است هر شب تا به روز
زان رخ چون ماه و زان دندان چون پروین تو
زعفران‌ست از رخ من توده بر بالین من
ارغوان‌ست از رخ تو سوده بر بالین تو
گر مسلمان کشتن آیین باشد اندر کافری
در مسلمانی مسلمان کشتن‌ست آیین تو
رخنه افتد بی‌شک اندر دین تو زین کارها
کی پسندد عاشق تو رخنه اندر دین تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موی چون کافور دارم از سر زلفین تو
زندگانی تلخ دارم از لب شیرین تو
هوش مصنوعی: من موهایی مانند کافور دارم و زندگی‌ام تلخ است، به خاطر لب‌های شیرین تو.
خاک بر سر کردم از طور رخ پر آب تو
سنگ بر دل بستم از جور دل سنگین تو
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهره‌ات به خودم خاک می‌زنم و از طرفی به خاطر رنج و درد ناشی از عشق تو، دل را مانند سنگ محکم کرده‌ام.
مونس من ماه و پروین است هر شب تا به روز
زان رخ چون ماه و زان دندان چون پروین تو
هوش مصنوعی: دوست من هر شب تا صبح، مانند ماه زیبا است و دندان‌هایش مانند ستاره‌های پروین می‌درخشند.
زعفران‌ست از رخ من توده بر بالین من
ارغوان‌ست از رخ تو سوده بر بالین تو
هوش مصنوعی: صورت من مانند زعفران است و روی تو مانند گل ارغوان، که بر بالش من و تو دراز کشیده‌اند.
گر مسلمان کشتن آیین باشد اندر کافری
در مسلمانی مسلمان کشتن‌ست آیین تو
هوش مصنوعی: اگر کشتن مسلمان بر اساس دین باشد، پس در پاکی و ایمان، کشتن مسلمان نیز به عنوان دینی دیگر محسوب می‌شود.
رخنه افتد بی‌شک اندر دین تو زین کارها
کی پسندد عاشق تو رخنه اندر دین تو
هوش مصنوعی: اگر موضوعاتی مانند این رفتارها در دین تو شکاف ایجاد کند، قطعاً یک عاشق واقعی تو نمی‌تواند چنین نقصانی را در ایمان تو بپذیرد.