گنجور

شمارهٔ ۳۵۳

ای مونس جان من خیال تو
خوش‌تر ز جهان جان وصال تو
جان‌های مقدس خردمندان
سرگشته به پیش زلف و خال تو
کس نیست به بیدلی نظیر من
چون نیست به دلبری همال تو
گر صورت عشق و حسن کس بیند
آن مثل من است با خیال تو
لیکن چه‌کنم چو آیدم خوش‌تر
از حال جهان همه محال تو
هر چند همیشه تنگدل باشم
از تیر دو چشم بد‌سگال تو
خرسند شوم چو گویی‌ام یک ره
ای خسته چگونه بود حال تو‌؟
هستم به جوال عشوه‌ات دایم
وان کیست که نیست در جوال تو‌؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مونس جان من خیال تو
خوش‌تر ز جهان جان وصال تو
هوش مصنوعی: ای همدم جان من، فکر تو برایم دلپذیرتر از همه زیبایی‌های دنیا و بقا در آغوش توست.
جان‌های مقدس خردمندان
سرگشته به پیش زلف و خال تو
هوش مصنوعی: جان‌های پاک و روشن فکران، شیدا و در به درِ جمال و زیبایی تو هستند.
کس نیست به بیدلی نظیر من
چون نیست به دلبری همال تو
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در دل‌شکستگی به پای من نمی‌رسد، همان‌طور که کسی در زیبایی به پای تو نمی‌رسد.
گر صورت عشق و حسن کس بیند
آن مثل من است با خیال تو
هوش مصنوعی: اگر کسی زیبایی عشق و نیکی را ببیند، او نیز مانند من است که در خیال تو غرق شده‌ام.
لیکن چه‌کنم چو آیدم خوش‌تر
از حال جهان همه محال تو
هوش مصنوعی: اما چه کنم وقتی که وارد می‌شوم، حالتی بهتر از همه حالاتی که در جهان وجود دارد، غیرممکن است.
هر چند همیشه تنگدل باشم
از تیر دو چشم بد‌سگال تو
هوش مصنوعی: با اینکه همیشه از نگاه‌های کینه‌توز تو دلم تنگ می‌شود، اما باز هم نمی‌توانم از تو دور شوم.
خرسند شوم چو گویی‌ام یک ره
ای خسته چگونه بود حال تو‌؟
هوش مصنوعی: خوشحال می‌شوم اگر بگویی حال تو چطور است، ای خسته!
هستم به جوال عشوه‌ات دایم
وان کیست که نیست در جوال تو‌؟
هوش مصنوعی: من همیشه در دام فریب و جذابیت تو هستم، و آیا کسی در این دنیا وجود دارد که در این دام تو نباشد؟