گنجور

شمارهٔ ۳۴

تا هلاک عاشقان از طرهٔ شبرنگ توست
وای مسکین عاشقی کو را دل اندر چنگ توست
عاشق مسکین چه داند کرد با نیرنگ تو
جادوی بلبل، اسیر چشم پر نیرنگ توست
نافهٔ آهو غلام زلف عنبر بوی توست
عنبر سارا رهین خط سبز از رنگ توست
تا نهفته مشک باشد مر تو را در زیر سیم
دست‌های عاشقان یک باره زیر سنگ توست
من به رنگ تو ندیدم هیچ کس را در جهان
بر تو عاشق باد هر کو در جهان هم‌رنگ توست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا هلاک عاشقان از طرهٔ شبرنگ توست
وای مسکین عاشقی کو را دل اندر چنگ توست
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر زیبایی و جذابیت تو در عذاب و هلاکت هستند. وای بر عاشق بدبختی که دلش در چنگال تو افتاده است.
عاشق مسکین چه داند کرد با نیرنگ تو
جادوی بلبل، اسیر چشم پر نیرنگ توست
هوش مصنوعی: عاشق بیچاره چه می‌داند که با فریب تو چه کار کند؛ جادوی بلبل تنها در اسارت چشمان فریبنده توست.
نافهٔ آهو غلام زلف عنبر بوی توست
عنبر سارا رهین خط سبز از رنگ توست
هوش مصنوعی: عطر خوش زلفت مانند بوی خوش عنبر است و همه چیز در آن به زیبایی تو وابسته است. زیبایی خط سبز تو نیز چون رنگی دلنشین، همه چیز را تحت تاثیر قرار داده است.
تا نهفته مشک باشد مر تو را در زیر سیم
دست‌های عاشقان یک باره زیر سنگ توست
هوش مصنوعی: تا زمانی که راز و ارزش تو مانند مشک پنهان باشد، زیر دستان عاشقان، به یکباره به سنگ سختی بدل می‌شود.
من به رنگ تو ندیدم هیچ کس را در جهان
بر تو عاشق باد هر کو در جهان هم‌رنگ توست
هوش مصنوعی: من در دنیا هیچ کس را به اندازه تو رنگارنگ و جذاب ندیدم. امیدوارم هر کسی که به تو شبیه باشد، عاشق تو شود.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۴ به خوانش عندلیب