گنجور

شمارهٔ ۳۳۹

ای رشک رخ حورا آخر چه جمالست این
وی سرو سمن سیما آخر چه کمالست این
کوشم به وفای تو کوشی به جفای من
کس نی که ترا گوید آخر چه خیالست این
نابوده شبی شادان از وصل تو ای جانان
در هجر مرا کشتی آخر چه وبالست این
شد اصل همه شادی ای دوست وصال تو
ای اصل همه شادی آخر چه وصالست این
هر گه که مرا بینی گویی که: مرا خواهی؟
گر می‌ندهی عشوه آخر چه سوالست این
خواهم که ترا بینم یک بار به هر ماهی
تن درندهی با من آخر چه ملالست این
هر مرغ که زیرک‌تر هر مرد که عاقل‌تر
در شد به جوال تو آخر چه جوالست این

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای رشک رخ حورا آخر چه جمالست این
وی سرو سمن سیما آخر چه کمالست این
هوش مصنوعی: ای زیبا و دلربا، چه چهره‌ای داری که به حوریان حسرت می‌برد! وای به زیبایی و کمال تو که مانند سرو و سمن دل را می‌برد.
کوشم به وفای تو کوشی به جفای من
کس نی که ترا گوید آخر چه خیالست این
هوش مصنوعی: من تلاش می‌کنم به وفاداری تو وفادار باشم، در حالی که تو به من خیانت می‌کنی. هیچ‌کس نیست که به تو بگوید در پایان این وضعیت چه فکری داری؟
نابوده شبی شادان از وصل تو ای جانان
در هجر مرا کشتی آخر چه وبالست این
هوش مصنوعی: مدتی خوش و شاد به خاطر وصل تو داشتم، اما اکنون در غیبت و دوری‌ات، عذاب و سختی زیادی را متحمل شده‌ام. این وضعیت برای من به شدت دشوار و سخت است.
شد اصل همه شادی ای دوست وصال تو
ای اصل همه شادی آخر چه وصالست این
هوش مصنوعی: دوست من، همه شادی‌ها به بودن تو بستگی دارد. اما آخر چه نوع وصالی است که من به آن می‌اندیشم؟
هر گه که مرا بینی گویی که: مرا خواهی؟
گر می‌ندهی عشوه آخر چه سوالست این
هوش مصنوعی: هر بار که مرا می‌بینی، می‌گویی که آیا مرا می‌خواهی؟ اگر در نهایت به من عشق ندهی، پس این سؤال چه معنایی دارد؟
خواهم که ترا بینم یک بار به هر ماهی
تن درندهی با من آخر چه ملالست این
هوش مصنوعی: می‌خواهم یک بار در هر ماه تو را ببینم. این دوری و فراق از تو برایم خیلی سخت است.
هر مرغ که زیرک‌تر هر مرد که عاقل‌تر
در شد به جوال تو آخر چه جوالست این
هوش مصنوعی: هر پرنده‌ی باهوش‌تر و هر انسان عاقل‌تر به دام تو افتاده‌اند، پس این دام تو چه نوع دام و جالی است؟