گنجور

شمارهٔ ۳۰۶

همه جانست سر تا پای جانان
از آن جز جان نشاید جای جانان
به آب روی و خون دل توان ریخت
برای چون تو جان سودای جانان
خرد داند که وصف او نداند
ازیرا نیست هم بالای جانان
چه جای دعوی سروست در باغ
چه خواهد وصف سرتاپای جانان
نیاید کس به آب چشمهٔ خضر
جز اندر نوش عیسی‌زای جانان
ندیدی دین کفرآمیز بنگر
شکن در زلف جانفرسای جانان
همی کشف خردمندان کشف وار
سراندر خود کشد یارای جانان
سنایی نیست با جان زنده لیکن
ز جانانست او گویای جانان

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همه جانست سر تا پای جانان
از آن جز جان نشاید جای جانان
هوش مصنوعی: تمام وجود معشوق از جان پر شده است و تنها جان است که شایسته جایگاه معشوق می‌باشد.
به آب روی و خون دل توان ریخت
برای چون تو جان سودای جانان
هوش مصنوعی: برای کسی مثل تو، می‌توان با دل شکسته و عشق، همه چیز را فدای جان کرد.
خرد داند که وصف او نداند
ازیرا نیست هم بالای جانان
هوش مصنوعی: خرد می‌داند که نمی‌تواند توصیف او را بکند، چرا که او هیچ همتایی ندارد و از جانان فراتر است.
چه جای دعوی سروست در باغ
چه خواهد وصف سرتاپای جانان
هوش مصنوعی: در باغی که زیبایی‌ها در آن به اوج خود رسیده، چه نیازی به بحث درباره زیبایی سروهاست، وقتی که خود زیبایی حقیقی در آنجا حضور دارد؟
نیاید کس به آب چشمهٔ خضر
جز اندر نوش عیسی‌زای جانان
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز کسی که مانند عیسی در پی جانان است، نمی‌تواند از آب چشمهٔ خضر بهره‌مند شود.
ندیدی دین کفرآمیز بنگر
شکن در زلف جانفرسای جانان
هوش مصنوعی: به تماشا بنشین و ببین چگونه زلف‌های دلربا و آسیب‌زننده محبوب، دین و ایمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از ارزش‌های معنوی می‌کاهند.
همی کشف خردمندان کشف وار
سراندر خود کشد یارای جانان
هوش مصنوعی: خردمندانی که به دنبال حقیقت هستند، به نوعی قدرتی دارند که می‌توانند درون خود را بشکافند و رازها را پیدا کنند. این توانایی آن‌ها به خاطر وجود عشق و محبت در دلشان است.
سنایی نیست با جان زنده لیکن
ز جانانست او گویای جانان
هوش مصنوعی: سنایی از زندگی بی‌خبر نیست، اما او از جانان الهام می‌گیرد و سخنانش بر اساس عشق و ارتباط با جانان است.