شمارهٔ ۳۰۱
ساقیا مستان خواب آلوده را بیدار کن
از فروغ باده رنگ رویشان گلنار کن
لاابالی پیشهگیر و عاشقی بر طاق نه
عشق را در کار گیر و عقل را بیکار کن
گر ز چرخ چنبری از غم همی خواهی نجات
دور باده پیش گیر و قصد زلف یار کن
پنج حس و چار طبع از پنج باده برفروز
وز دو گیتی دل به یکبار از خوشی بیزار کن
دانشت بسیار باشد چونکه اندک می خوری
دانشی کو غم فزاید از میش بردار کن
ور ز راه پنج حس خواهی که یار آید ترا
پنج باده نوش کن هر پنج در مسمار کن
دوستار عشق گشتی دشمن جانان مشو
چاکری می چون گرفتی بندگی خمار کن
ور به عمر اندر به نادانی نشسته بودهای
از زبان عاجزی یکدم یک استغفار کن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقیا مستان خواب آلوده را بیدار کن
از فروغ باده رنگ رویشان گلنار کن
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیدارکن مستانی را که خوابیدهاند و با درخشش شراب، چهرهشان را همانند گل سرخ زیبا کن.
لاابالی پیشهگیر و عاشقی بر طاق نه
عشق را در کار گیر و عقل را بیکار کن
هوش مصنوعی: بیخیال و بیدغدغه زندگی کن و عشق را در اولویت قرار ده. به عقل و استدلال زیاد فکر نکن و بگذار احساسات بر تو غلبه کنند.
گر ز چرخ چنبری از غم همی خواهی نجات
دور باده پیش گیر و قصد زلف یار کن
هوش مصنوعی: اگر از غم و اندوه زندگی خستهای و میخواهی نجات یابی، بهتر است که به مینوشی و به زیبایی محبوبت فکر کنی.
پنج حس و چار طبع از پنج باده برفروز
وز دو گیتی دل به یکبار از خوشی بیزار کن
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به این دارد که با استفاده از پنج حس و چهار طبع (یا عناصر طبیعی) میتوان حال و هوای خاصی را به وجود آورد. با این حال، شاعر میخواهد بگوید که بهترین حالت این است که از دو دنیا یا دوگانگیها دل بکنیم و به یکباره از خوشیهایی که داریم، دل زده شویم. به عبارتی، این اشعار دعوت به رهایی از وابستگیها و خوشیهای موقتی دارد.
دانشت بسیار باشد چونکه اندک می خوری
دانشی کو غم فزاید از میش بردار کن
هوش مصنوعی: دانش تو وقتی بسیار است که کم بخوری، اما اگر نوشیدنت باعث افزایش غم و اندوه شود، باید از آن پرهیز کنی.
ور ز راه پنج حس خواهی که یار آید ترا
پنج باده نوش کن هر پنج در مسمار کن
هوش مصنوعی: اگر میخواهی یار تو را ملاقات کند، با استفاده از پنج حس خود، باید پنج نوع باده بنوشی و هر پنج حواست را در کار لذت ببری.
دوستار عشق گشتی دشمن جانان مشو
چاکری می چون گرفتی بندگی خمار کن
هوش مصنوعی: اگر به عشق علاقهمند شدی، دشمن محبوب خود نشو. اگر بندگی و خدمت به معشوق را پذیرفتی، خود را از خستگی و بیحالی دور کن و شاداب و سرزنده باش.
ور به عمر اندر به نادانی نشسته بودهای
از زبان عاجزی یکدم یک استغفار کن
هوش مصنوعی: اگر در طول عمرت در جهل و نادانی گذراندهای، با زبان ناتوانی یک لحظه از خداوند طلب آمرزش کن.