گنجور

شمارهٔ ۲۹۶

ای وصل تو دستگیر مهجوران
هجر تو فزود عبرت دوران
هنگام صبوح و تو چنین غافل
حقا که نه‌ای بتا ز معذوران
گر فوت شود همی نماز از تو
بندیش به دل بسوز رنجوران
برخیز و بیار آنچه زو گردد
چون توبهٔ من خمار مخموران
فریاد ز دست آن گران جانان
بی عافیه زاهدان و بی‌نوران
از طلعتها چو روی عفریتان
از سبلتها چو نیش زنبوران
گویند بکوش تا به مستوری
در شهر شوی چو ما ز مشهوران
نزدیکی ما طلب کن ای مسکین
تا روز قضا نباشی از دوران
لا والله اگر من این کنم هرگز
بیزارم از جزای ماجوران
معلوم شما نیست ز نادانی
ای زمرهٔ زاهدان مغروران
آنجا که مصیر ما بود فردا
بی‌رنج دهند مزد مزدوران

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای وصل تو دستگیر مهجوران
هجر تو فزود عبرت دوران
هوش مصنوعی: می‌توان گفت که وجود تو برای بی‌پناهان و جداشدگان از عشق، نجات‌بخش است و فاصله‌ای که با تو دارند، به آن‌ها درس عبرتی می‌دهد که ناشی از گذر زمان است.
هنگام صبوح و تو چنین غافل
حقا که نه‌ای بتا ز معذوران
هوش مصنوعی: در سحرگاه، وقتی تو اینقدر بی‌خیالی، واقعاً باید بگویم که تو از عذرخواهان نیستی.
گر فوت شود همی نماز از تو
بندیش به دل بسوز رنجوران
هوش مصنوعی: اگر نمازت قضا شود، دل خود را به خاطر رنج و مشکل دیگران بسوزان.
برخیز و بیار آنچه زو گردد
چون توبهٔ من خمار مخموران
هوش مصنوعی: به پا خیز و چیزهایی بیاور که مانند توبه‌ام، حالتی شبیه به می‌نوشیده‌ها ایجاد کند.
فریاد ز دست آن گران جانان
بی عافیه زاهدان و بی‌نوران
هوش مصنوعی: فریاد می‌زنم از دست آن محبوب سخت و گران‌قدر که زاهدان بی‌پیوند و بی‌نور درگیر او هستند.
از طلعتها چو روی عفریتان
از سبلتها چو نیش زنبوران
هوش مصنوعی: از زیبایی‌هایت مانند روی عفریت‌ها و از نرمی‌هایت همچون نیش زنبورهاست.
گویند بکوش تا به مستوری
در شهر شوی چو ما ز مشهوران
هوش مصنوعی: می‌گویند که تلاش کن تا به طرز پنهانی در میان مردم قرار بگیری، همان‌طور که ما در میان مشهوران هستیم.
نزدیکی ما طلب کن ای مسکین
تا روز قضا نباشی از دوران
هوش مصنوعی: ای مسکین، برای نزدیکی ما تلاش کن، تا در روزی که تقدیر تو مشخص می‌شود، از سیطره زمان و وضعیت دور نباشی.
لا والله اگر من این کنم هرگز
بیزارم از جزای ماجوران
هوش مصنوعی: هرگز اگر این کار را انجام دهم، از پاداش و مجازات ماجوران بیزارم.
معلوم شما نیست ز نادانی
ای زمرهٔ زاهدان مغروران
هوش مصنوعی: شما به دلیل نادانی خود نمی‌دانید که چه بر سر خود آورده‌اید، ای جمع زاهدان مغرور.
آنجا که مصیر ما بود فردا
بی‌رنج دهند مزد مزدوران
هوش مصنوعی: در جایی که سرنوشت ما رقم می‌خورد، فردا بدون زحمت پاداش کارگران داده می‌شود.