گنجور

شمارهٔ ۲۹۵

جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وانگه مدام در ده مست مدام گردان
بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی
بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان
دارالغرور ما را دارالسرور کردی
درالملام ما را دارالسلام گردان
خامند و پخته مانا تو دو شراب داری
در خام پخته گردان در پخته خام گردان
ناهید زخمه‌زن را از لحنه سیر کردی
بهرام تیغ‌زن را از جام رام گردان
ما را به نام خود کن زان پس چنانکه خواهی
یا هوشیار دفتر یا مست جام گردان
اکنون که روی ما را از غم چو کاه کردی
از عکس روی می را بیجاده فام گردان
خواهی که نسر طایر پران به دامت افتد
از جزع دانه کردی از مشک دام گردان
گمنام کرد ما را یک جام بادهٔ تو
در ده دو جام دیگر ما را چو نام گردان
از ما و خدمت ما چیزی نخیزد ای جان
هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان
خواهی که گر سنایی گردد سمایی از عز
پیش غلام و دربان او را غلام گردان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وانگه مدام در ده مست مدام گردان
هوش مصنوعی: ای جانا، ابتدا ما را همچون مردی دائمی در دنیا قرار بده و سپس همواره ما را در حال مستی نگه‌دار.
بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی
بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان
هوش مصنوعی: وقتی از روی محبت و لطف خود، شیرینی ملایمت را بر ما نازل کردی، بر دشمنان ما از روی غیرت و تعصب، باید زیبایی گل را ناپسند شماری.
دارالغرور ما را دارالسرور کردی
درالملام ما را دارالسلام گردان
هوش مصنوعی: تو ما را از سرزمین فریب به سرزمین شادی هدایت کردی و از مکانی پر از سرزنش به مکانی امن و آرامش بخش تبدیل ساختی.
خامند و پخته مانا تو دو شراب داری
در خام پخته گردان در پخته خام گردان
هوش مصنوعی: تو دو نوع شراب داری: یکی خام و دیگری پخته. حالا می‌توانی در شراب خام، حالت پخته را پیدا کنی و در شراب پخته، حالتی خام را ایجاد کنی.
ناهید زخمه‌زن را از لحنه سیر کردی
بهرام تیغ‌زن را از جام رام گردان
هوش مصنوعی: ناهید، که به عنوان الهه عشق و زیبایی شناخته می‌شود، نوازنده‌ای را از آوای دلنشین خود سیراب کرده و به سمت چیزی دیگر هدایت کرده است. همچنین، بهرام، که نماد قدرت و جنگجویی است، شخصی را که به او زخم می‌زند، از شراب رام، که نمایانگر خوشی و آرامش است، دور کرده است.
ما را به نام خود کن زان پس چنانکه خواهی
یا هوشیار دفتر یا مست جام گردان
هوش مصنوعی: ما را با نام خودت بخوان و بعد هر طور که می‌خواهی با ما رفتار کن؛ یا به ما آگاهی ببخش و یا ما را در حال خوشی و سرخوشی رها کن.
اکنون که روی ما را از غم چو کاه کردی
از عکس روی می را بیجاده فام گردان
هوش مصنوعی: اکنون که درد و غم را از چهره‌ام زائل کرده‌ای، تصویر می را بدون رنگ و بی‌نقش نشان بده.
خواهی که نسر طایر پران به دامت افتد
از جزع دانه کردی از مشک دام گردان
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی که پرنده‌ای آزاد و شاداب به دام تو بیفتد، باید از دانه و مشک خود به خوبی استفاده کنی و به خانه‌اش نزدیک شوی.
گمنام کرد ما را یک جام بادهٔ تو
در ده دو جام دیگر ما را چو نام گردان
هوش مصنوعی: یک جرعه از شراب تو ما را ناشناس کرد و در دل دو جام دیگر از ما را به یادآوری و شهرتی تبدیل کرد.
از ما و خدمت ما چیزی نخیزد ای جان
هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان
هوش مصنوعی: ای جان، از ما و تلاش‌های ما چیزی برنمی‌خیزد، چرا که تو هم بنیان‌گذار هستی و هم همه چیز را به کمال رسانده‌ای.
خواهی که گر سنایی گردد سمایی از عز
پیش غلام و دربان او را غلام گردان
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی مثل سنایی بزرگ و معروف شوی، باید خودت را از عزت و مقام خود پایین بیاوری و خود را خدمتگزار و غلام دیگران قرار دهی.