گنجور

شمارهٔ ۲۷۷

تا ما به سر کوی تو آرام گرفتیم
اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم
در آتش تیمار تو تا سوخته گشتیم
در کنج خرابات می خام گرفتیم
از مدرسه و صومعه کردیم کناره
در میکده و مصطبه آرام گرفتیم
خال و کله تو صنما دانه و دامست
ما در طلب دانه ره دام گرفتیم
یک چند به آسایش وصل تو به هر وقت
از بادهٔ آسوده همی جام گرفتیم
امروز چه ار صحبت ما گشت بریده
این نیز هم از صحبت ایام گرفتیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا ما به سر کوی تو آرام گرفتیم
اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم
هوش مصنوعی: وقتی ما در کنار خیابان تو آرامش یافتیم، در میان افرادی که دلشان سوخته بود، خود را معرفی کردیم و به جمع آن‌ها پیوستیم.
در آتش تیمار تو تا سوخته گشتیم
در کنج خرابات می خام گرفتیم
هوش مصنوعی: در اثر محبت و عشق تو به شدت رنج کشیدیم و جان‌مان را سوزاندیم، اما در گوشه‌ای از این خرابات، به نوشیدن شراب روی آوردیم.
از مدرسه و صومعه کردیم کناره
در میکده و مصطبه آرام گرفتیم
هوش مصنوعی: ما از محیط‌های آموزشی و مذهبی دور شدیم و در کنار میخانه و محل نشستن به آرامش رسیدیم.
خال و کله تو صنما دانه و دامست
ما در طلب دانه ره دام گرفتیم
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و خصوصیات ویژه‌ات، مانند دانه‌ای هستی که در دام دیگری قرار گرفته‌ای. ما در جستجوی آن دانه، به دام تو گرفتار شده‌ایم.
یک چند به آسایش وصل تو به هر وقت
از بادهٔ آسوده همی جام گرفتیم
هوش مصنوعی: برای مدتی، به خاطر آرامش وصل تو، در هر زمانی از بادهٔ راحتی جامی نوشیدیم.
امروز چه ار صحبت ما گشت بریده
این نیز هم از صحبت ایام گرفتیم
هوش مصنوعی: امروز صحبت ما به جایی نرسید و مانند دیروز از گفتگوهای زمان برداشت کردیم.

حاشیه ها

1394/12/15 22:03
کسرا

اجرای آواز این شعر با صدای استاد قوامی در برنامه شماره 64 برگ سبز